English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (2 milliseconds)
English Persian
spinning ریسندگی
Other Matches
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
fine spinning ریسندگی نخ های ظریف
spininning machine ماشین یا دستگاه ریسندگی
spinner دستگاه ریسندگی جهت تهیه نخ
carding موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
flock [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
spinning wheel چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com