Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
Other Matches
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
transit bearing
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
azimuth
گرای نجومی راس القدم
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
sidereal angle
زاویه نجومی
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
gyro angle
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
conversion angle
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
range angle
زاویه بردی هواپیما
angle of approach
زاویه فرود هواپیما
angle of approach
زاویه تقرب هواپیما
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
glide slope
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
rakes
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
turn and slip
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
raking
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rake
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
limiting velocity
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
celestial precomputation
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
declination
زاویه انحراف زاویه میل
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
astronomical
نجومی
celestial
نجومی
astrologic
نجومی
astronomic
نجومی
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
astronomical unit
واحد نجومی
astro altitude
ارتفاع نجومی
sidereal time
زمان نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی
equinox
استوای نجومی
almanach
تقویم نجومی
celestial equator
استوای نجومی
telescopes
دوربین نجومی
telescope
دوربین نجومی
radio telescope
رادیوی نجومی
astronomical triangle
مثلث نجومی
celestial navigation
ناوبری نجومی
astronomical constants
ثابتهای نجومی
celestial sphere
کره نجومی
radio telescopes
رادیوی نجومی
astro
نجومی فلکی
ephermeris
تقویم نجومی
sidereal day
روز نجومی
astronomic observation
دیدبانی نجومی
azimuth
سمت نجومی
siderial day
روز نجومی
address calendar
تقویم نجومی
celestial horizon
افق نجومی
sidreal year
سال نجومی
sidereal time
وقت نجومی
planetary
ستارهای نجومی
year
سال نجومی
ephemeris
تقویم نجومی
first light
افق نجومی
ephemeris time
زمان نجومی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
astrophysics
فیزیک نجومی استروفیزیک
gyro compass
قطب نمای نجومی
equinoctial
مربوط به استوای نجومی
astro compass
قطب نمای نجومی
telescopic
وابسته بدوربین نجومی
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
greenwich sidereal time
زمان نجومی گرینویچ
astrophysical
منسوب به فیزیک نجومی
sidereal period
دوره تناوب نجومی
astronomical twilight
تاریک وروشن نجومی
astronomical twilight
شفق و فلق نجومی
reticle
شبکه دوربین نجومی
astro tracker
تعقیب کننده نجومی
sidereal
وابسته به ثوابت نجومی
siderial
وابسته به ثوابت نجومی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
skeptic
شک گرای
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
predominated
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
centralists
مرکز گرای
centralist
مرکز گرای
capitalist
سرمایه گرای
capitalists
سرمایه گرای
relative bearing
گرای نسبی
saprophytic
پوده گرای
segregationist
جدایی گرای
feudal
تیول گرای
separatist
جدا گرای
egalitarian
تساوی گرای
ruralist
روستا گرای
equalitarian
تساوی گرای
individualists
فرد گرای
realistically
راستین گرای
realistically
تحقق گرای
realistic
راستین گرای
realistic
تحقق گرای
lipophilic
چربی گرای
realists
راستین گرای
realists
تحقق گرای
unitary
توحید گرای
sectarian
فرقه گرای
evolutionist
فرگشت گرای
grid azimuth
گرای شبکه
grid bearing
گرای شبکه
dermotropic
پوست گرای
halophile
ابشور گرای
heliotrope
افتاب گرای
nudist
برهنگی گرای
incalescent
گرما گرای
realist
راستین گرای
realist
تحقق گرای
magnetic azimuth
گرای مغناطیسی
oxyphil
اسید گرای
oxyphile
اسید گرای
individualist
فرد گرای
photophilic
نور گرای
pneumotropic
ریه گرای
pragmatist
مصلحت گرای
progressivist
پیشرفت گرای
socialists
جامعه گرای
communalist
اشتراکی گرای
compass azimuth
گرای مغناطیسی
meliorist
بهبود گرای
compass direction
گرای مغناطیسی
materialists
ماده گرای
materialist
ماده گرای
militarists
جنگ گرای
militarist
جنگ گرای
extroverts
برون گرای
extrovert
برون گرای
socialist
جامعه گرای
impressionist
برداشت گرای
assumed azimuth
گرای فرضی
doctrinaire
ایین گرای
unitarian
توحید گرای
ultramodernist
فرانو گرای
true azimuth
گرای حقیقی
back azimuth method
گرای وارونه
escapists
گریز گرای
nationalist
ملت گرای
theist
یزدان گرای
theocentric
خدا گرای
solipsist
نفس گرای
nationalists
ملت گرای
impressionists
برداشت گرای
structuralist
ساخت گرای
structuralists
ساخت گرای
supremacist
برتری گرای
supremacists
برتری گرای
escapist
گریز گرای
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com