Dictiornary-Farsi | زایش تولد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 62 (5 milliseconds)

English	Persian
get	زایش تولد
gets	زایش تولد
getting	زایش تولد


Other Matches

aborning	در بدو تولد در حال تولد
generation	زایش
births	زایش
procreator	زایش
birth	زایش
generations	زایش
aborning	در حال زایش
natal day	روز زایش
procreation	سازنده زایش
generable	زایش پذیر
net birth rate	نرخ خالص زایش
crude birth rate	نرخ خام زایش
net birth rate	اهنگ خالص زایش
natality	تعداد زایش وموالید جدید
psychogenesis	ایجاددر اثر فعل وانفعالات درونی منشافعالیت ذهنی روان زایش
postnatal	پس از تولد
births	تولد
geniture	تولد
birth	تولد
nee	تولد یافته
birthday cake	کیک تولد
place of birth	محل تولد
the birth of a nation	تولد یک ملت
date of birth	تاریخ تولد
regeneracy	تولد تازه
nascent	درحال تولد
birthdays	جشن تولد
prenatal	پیش از تولد
antenatal	پیش از تولد
antenatals	پیش از تولد
Nativity	تولد عیسی
regeneration	تولد تازه
rebirth	تولد تازه
rebirth	تولد دوباره
birthday	جشن تولد
birth trauma	ضربه تولد
birth injury	اسیب تولد
birth cry	اوای تولد
birth certificate	گواهی تولد
antenatal	مربوط به قبل از تولد
nascence	نوفهوری و اغازی تولد
redivivus	تولد تازه یافته
nascency	نوفهوری و اغازی تولد
antenatals	مربوط به قبل از تولد
newborn	تازه تولد شده
post natal	واقع شونده پس از تولد
post-natal	واقع شونده پس از تولد
additional production personnel	عوامل دیگر تولد
postnatal	وابسته به بعد از تولد
reborn	تولد تازه یافته
viability	قدرت ادامه زندگی پس از تولد
precocial	دارای استقلال ازهنگام تولد
Yuletide	ایام عید تولد عیسی
new born	زاییده شده تازه تولد یافته
palingenesis	تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
birthright	حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
christian era	مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
lord of misrule	متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
Their birthdays are four days apart.	روز تولد شان چهار روز با هم فاصله دارد