English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
native language زبان اختصاصی
Other Matches
several fishery محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
occupation crossing پل اختصاصی
individuals اختصاصی
allocation اختصاصی
technical اختصاصی
dedicated اختصاصی
proprietary اختصاصی
individual اختصاصی
allocations اختصاصی
appropriative اختصاصی
characters صفت اختصاصی
character صفت اختصاصی
specificity اختصاصی بودن
proprietary goods کالاهای اختصاصی
specific variance پراکنش اختصاصی
special tribunal دادگاه اختصاصی
special ability توانایی اختصاصی
trait نشان اختصاصی
traits نشان اختصاصی
proprietary program برنامه اختصاصی
parts peculiar قطعات اختصاصی
native compiler کامپایلر اختصاصی
local theory نظریه اختصاصی
specialty رشته اختصاصی
dedicated lines خطوط اختصاصی
dedicated device دستگاه اختصاصی
dedicated computer کامپیوتر اختصاصی
distinguishing مشخص اختصاصی
patent medicines داروی اختصاصی
specialities رشته اختصاصی
speciality رشته اختصاصی
appropriation ذخیره اختصاصی
appropriated surplus ذخیره اختصاصی
additional outlet انشعاب اختصاصی
landmarks نشان اختصاصی
dedicated system سیستم اختصاصی
patent medicine داروی اختصاصی
separates علیحده اختصاصی
localized amnesia یادزدودگی اختصاصی
lacunar amnesia یادزدودگی اختصاصی
specialises اختصاصی کردن
specialising اختصاصی کردن
specialize اختصاصی کردن
specializes اختصاصی کردن
specializing اختصاصی کردن
allotment منابع اختصاصی
allotments منابع اختصاصی
separate علیحده اختصاصی
separated علیحده اختصاصی
landmark نشان اختصاصی
driveways راه اختصاصی
aedes زیارتگاه اختصاصی
aedis زیارتگاه اختصاصی
a dedicated line یک خط [سیم] اختصاصی
privates اختصاصی خصوصی
private اختصاصی خصوصی
specified command نیروی اختصاصی
dedicated word processor کلمه پرداز اختصاصی
dedicated file server خدمتگذار فایل اختصاصی
suigeneris اختصاصی منحصر بفرد
reservations قطعه زمین اختصاصی
reservation قطعه زمین اختصاصی
specific search تجسس اختصاصی منطقه
privy محرم اسرار اختصاصی
a dedicated wiring circuit یک مدار الکتریکی اختصاصی
harmonic selective ringing تلفن اختصاصی همساز
the peculiarities of mammals نشانهای اختصاصی پستانداران
characterization توصیف صفات اختصاصی
a dedicated server [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
proprietary file format قالب فایل اختصاصی
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
custom built سفارشی تهیه شده اختصاصی
distinctively بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
non specific factors of production عوامل غیر اختصاصی تولید
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
post exchange فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
netware سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
narrative statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
service peculiar امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
calloc در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
c++ زبان ++C
glossa زبان
grss language زبان جی پی اس اس
hound's tongue سگ زبان
tongue زبان
language زبان
language lab زبان
languages زبان
abusers بد زبان
apl language زبان ای پی ال
rpg language زبان ار پی جی
as one man با یک زبان
tongues زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
language زبان
abuser بد زبان
languages زبان ها
two tongued زبان
tongue [language] زبان
apt language زبان ای پی تی
tongueless بی زبان
flemish زبان فلاندرز
algebraic language زبان جبری
an abusive bellow شخص بد زبان
Afghan زبان افغانی
formal language زبان صوری
an busive bellow شخص بد زبان
aphasia زبان پریشی
dysphasia زبان پریشی
estonian زبان استونی
enquiry language زبان پرس و جو
snobol language زبان اسنوبول
ambiguous language زبان مبهم
algorithmic language زبان الگوریتمی
equivocator زبان باز
erse زبان گالی
algol 0 زبان الگول 06
mute language زبان بیزبانی
fabricated language زبان ساختگی
english speaking انگلیسی زبان
algol زبان الگول
gestural postural language زبان اطواری
gift of the gab روانی زبان
glib tongued چرب زبان
glibness طلاقت زبان
Chinese زبان چینی
glossal مربوط به زبان
glossitis ورم زبان
jargon زبان فنی
glossology زبان شناسی
gramarey دستور زبان
idiom زبان ویژه
acrimoniousness زخم زبان
formmal language زبان صوری
fortran زبان فرترن
fortran iv زبان فرترن 2
accadian زبان اکد
commerical language زبان تجاری
sign languages زبان اشاره
sign languages زبان علامات
gaulish زبان گال
sign language زبان اشاره
sign language زبان علامات
idioms زبان ویژه
glottology زبان شناسی
dumb language زبان بی زبانی
assembly language زبان همگذاری
charlatanism زبان بازی
charlatanry زبان بازی
cobol زبان کوبول
comit language زبان کامیت
command language زبان فرماندهی
command language زبان فرمان
command language زبان دستوری
common language زبان عمومی
design language زبان طراحی
assembly language زبان اسمبلی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com