Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English
Persian
commerical language
زبان تجاری
Search result with all words
common
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
cobol
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
common business oreinted language
زبان با گرایش متداول تجاری
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
Arabic
زبان تازی زبان عربی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
for-profit
<adj.>
تجاری
commercial
تجاری
mercantile
تجاری
business
<adj.>
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
commerical
تجاری
trade barriers
موانع تجاری
consortiums
ائتلاف تجاری
businesses
شرکت تجاری
consortium
ائتلاف تجاری
business
شرکت تجاری
trade balance
موازنه تجاری
consortia
ائتلاف تجاری
trade mark
علامت تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
trade cycle
دور تجاری
trade price
قیمت تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
deals
توافق تجاری
deal
توافق تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
trademark
علامت تجاری
trademark
مارک تجاری
business graphics
گرافیکهای تجاری
balance of trade
تراز تجاری
argosy
کشتی تجاری
trades unions
اتحادیه تجاری
trade unions
اتحادیه تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
business enterprise
بنگاه تجاری
commercial area
منطقه تجاری
commercial attache
وابسته تجاری
balance of trade
موازنه تجاری
business mechines
ماشینهای تجاری
business failure
ناکامی تجاری
business inventories
موجودی تجاری
business failure
شکست تجاری
business cycle
دور تجاری
management group
ائتلاف تجاری
market freedom
ازادی تجاری
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
commercial marine
کشتی تجاری
trademarks
علامت تجاری
instrument of commerce
سند تجاری
trademarks
مارک تجاری
trade name
اسم تجاری
trade names
اسم تجاری
trade fair
نمایشگاه تجاری
branding
علامت تجاری
franchise
حق اشتراک تجاری
trade fairs
نمایشگاه تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
factorship
نمایندگی تجاری
brand
علامت تجاری
commercial company
شرکت تجاری
commercial relations
مناسبات تجاری
brands
علامت تجاری
free zone
منطقه ازاد تجاری
tight squeeze
<idiom>
شرایط سخت تجاری
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
business software
نرم افزارهای تجاری
liner trade
کشتیرانی منظم تجاری
trade pack
بسته بندی تجاری
to go away on a business trip
به سفر تجاری رفتن
small business computer
کامپیوتر کوچک تجاری
franchise
حق استفاده از اسم تجاری
franchises
حق استفاده از اسم تجاری
ship's master
کاپیتان کشتی تجاری
procyclical
در جهت دور تجاری
extensions
تمدید اسناد تجاری
extension
تمدید اسناد تجاری
trade agreement
موافقت نامه تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
trade balance deficit
کسری تراز تجاری
big business
واحد تجاری بزرگ
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
businedd data processing
داده پردازی تجاری
business data processing
داده پردازی تجاری
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
refusal to accept a bill
نکول اسناد تجاری
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
to go away
[off]
on business
به سفر تجاری رفتن
shopping center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
cutty sark
نام تجاری نوعی ویسکی
commercial center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
comecon
گروه تجاری بلوک شرق
retail park
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
registered trade mark
علامت تجاری ثبت شده
shopping mall
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
edu
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
factoring agent
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
depressions
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depression
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
entrepremership
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
presentation graphics
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
favorable balance of trade
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
consumer advertising
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
business park
[ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
finance company
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
enterpreneur
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
finance house
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
accounting package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
personal
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
west coast computer faire
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
biz
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
BIX
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
turning points
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
turning point
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
refinanced
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
clearing and switch buying
توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
refinance
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
business
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
businesses
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
sbc
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
Delphi
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
brand loyalty
وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
chater party
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
presentation graphics
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
disclaimer
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
brand leader
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
consuls
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
as one man
با یک زبان
tongues
زبان
language
زبان
apt language
زبان ای پی تی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com