Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
formal language
زبان صوری
formmal language
زبان صوری
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
nominal
صوری
formmal
صوری
simulates
صوری
simulating
صوری
external
صوری
simulative
صوری
factitious
صوری
simulate
صوری
formal
صوری
fictitious
صوری
superficial
صوری
externals
صوری
formmal parameter
پارامتر صوری
syllogism
قیاس صوری
formmal logic
منطق صوری
formmal system
سیستم صوری
formal operations
عملیات صوری
kite
برات صوری
formal logic
منطق صوری
simular
قلابی صوری
formal exercise
تمرین صوری
fictitious transaction
معامله صوری
face value
ارزش صوری
face validity
اعتبار صوری
kites
برات صوری
nominalism
فلسفه صوری
tyrian
صوری اهل صور
formal thought disorder
اختلال صوری فکر
ostensible
قابل نمایش صوری
impedance
مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
literality
صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
formal logic
منطق صوری
[منطق]
rpg language
زبان ار پی جی
glossa
زبان
language
زبان
tongue
[language]
زبان
as one man
با یک زبان
c++
زبان ++C
tongues
زبان
two tongued
زبان
language lab
زبان
hound's tongue
سگ زبان
abuser
بد زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
tongueless
بی زبان
languages
زبان ها
tongue
زبان
abusers
بد زبان
apl language
زبان ای پی ال
apt language
زبان ای پی تی
languages
زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
language
زبان
mother tongue
زبان مادری
hibernian
ایرلندی زبان
icelandic
زبان ایسلندی
monoglot
یک زبان دان
dumbest
زبان بسته
loll
زبان بیرون
Hebrew
زبان عبری
tongue-tied
زبان بسته
mother tongues
زبان مادری
halophrastic language
زبان تک واژهای
standard language
زبان متعارف
grammars
دستور زبان
body language
زبان بدن
human language
زبان بشری
fabricated language
زبان ساختگی
gestural postural language
زبان اطواری
gujarati
زبان گجراتی
Latin
زبان لاتین
high dutch
زبان المانی
grammar
دستور زبان
grammer
دستور زبان
glottology
زبان شناسی
fortran iv
زبان فرترن 2
rap
زخم زبان
gaulish
زبان گال
raps
زخم زبان
gift of the gab
روانی زبان
glossology
زبان شناسی
glossitis
ورم زبان
glib tongued
چرب زبان
glibness
طلاقت زبان
glossal
مربوط به زبان
computer language
زبان کامپیوتری
sweet spoken
شیرین زبان
symbolic language
زبان نمادی
lolled
زبان بیرون
gramarey
دستور زبان
lolling
زبان بیرون
lolls
زبان بیرون
dumber
زبان بسته
dumb
زبان بسته
licked
زبان زدن
Welsh
زبان ولز
Urdu
زبان اردو
graphic language
زبان نگارهای
lick
زبان زدن
fortran
زبان فرترن
the turkish language
زبان ترکی
application oriented language
زبان کاربردی
aramaean
زبان باستانی
aramaic
زبان ارامی
armenian
زبان ارمنی
artificial language
زبان مصنوعی
cypriot
زبان قبرس
aryan
زبان اریایی
universal language
زبان فراگیر
assembly language
زبان همگذاری
uvula
زبان کوچک
czech
زبان چکوسلواکی
dactylology
زبان انگشتی
vulgate
زبان عامیانه
algorithmic language
زبان الگوریتمی
decompilation
به زبان اصلی
declarative language
زبان تشریحی
ambiguous language
زبان مبهم
declarative language
زبان اعلانی
an abusive bellow
شخص بد زبان
an busive bellow
شخص بد زبان
dancing language
زبان رقص
aphasia
زبان پریشی
assembly language
زبان اسمبلی
tongue tie
لکنت زبان
brickbat
زخم زبان
compile language
زبان کامپایل
common language
زبان مشترک
common language
زبان عمومی
commerical language
زبان تجاری
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرمان
command language
زبان فرماندهی
comit language
زبان کامیت
charlatanism
زبان بازی
tongue tied
زبان بسته
bengali
زبان بنگاله
tonguelike
زبان مانند
cryptologic
زبان رمز
assyrian
زبان اشوری
conversational language
زبان محاورهای
control language
زبان کنترل
avestan
زبان اوستایی
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
computer language
زبان کامپیوتر
baluchi
زبان بلوچی
basic language
زبان بیسیک
compiler language
زبان همگردانی
charlatanry
زبان بازی
She has a vicious tongue .
بد زبان است
delphiniums
گل زبان در قفا
cobol
زبان کوبول
delphinium
گل زبان در قفا
target language
زبان هدف
Afrikaans
زبان آفریکانز
zibet
زبان هندی
zend
زبان زند
written language
زبان نوشتاری
jargon
زبان حرفهای
jargon
زبان فنی
Chinese
زبان چینی
tartars
زبان تاتاری
tartar
زبان تاتاری
Dutch
زبان هلندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com