Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
color anomia
زبان پریشی نامی رنگها
Other Matches
anomia
زبان پریشی نامی
logopathy
زبان پریشی
aphasia
زبان پریشی
dysphasia
زبان پریشی
expressive aphasia
زبان پریشی بیانی
agrammatism
زبان پریشی نحوی
sensory aphasia
زبان پریشی حسی
motor aphasia
زبان پریشی حرکتی
conduction aphasia
زبان پریشی رسانشی
broca's aphasia
زبان پریشی بروکا
receptive aphasia
زبان پریشی دریافتی
anarthria
زبان پریشی گفتاری
semantic aphasia
زبان پریشی معنایی
visual aphasia
زبان پریشی دیداری
aphrasia
زبان پریشی نحوی
dysphrasia
زبان پریشی نحوی
paraphemia
زبان پریشی بیانی
auditory aphasia
زبان پریشی شنیداری
acataphasia
زبان پریشی نحوی
amnestic aphasia
زبان پریشی یاد زدایشی
dyseneia
زبان پریشی کری زاد
realize
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
Colors
[American English]
رنگها
collage
هنراختلاط رنگها
collages
هنراختلاط رنگها
flight of colors
پرش رنگها
color disk
گرده رنگها
color circle
دایره رنگها
chromatics
علم رنگها
chromatic
مربوط به رنگها
ignominy
بد نامی
depravement
بد نامی
illustrious
نامی
calumny
بد نامی
depravation
بد نامی
calumnies
بد نامی
matronymic
مادر نامی
nominal length
طول نامی
famous
معروف نامی
rated value
مقدار نامی
nominal size
اندازه نامی
nominal frequency
فرکانس نامی
rated fatigue limit
حد دوام نامی
nominal diameter
قطر نامی
design size
اندازه نامی
allocated time
زمان نامی
patronymic
پدر نامی
rated output
توان نامی
color sorting test
ازمون دسته بندی رنگها
panchromatic
حساس نسبت بهمه رنگها
rated pay load
بار مفید نامی
to be called
به نامی خوانده شدن
frequency range
محدوده فرکانس نامی
motor rating
توان نامی موتور
frequency range
حیطه فرکانس نامی
maximum ratings
مقدار نامی حداکثر
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
traducement
بدنام سازی بد نامی
impedance voltage
ولتاژاتصال کوتاه نامی
maximum current rating
جریان نامی حداکثر
toponymic
وابسته به مکان نامی
BPP
چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP
هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
thinner
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
hosts
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
cock a doodle doo
نامی که بچه بخروس میدهد
host
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosted
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
heraclidae
اولادهرکول پهلوان نامی یونان
maximum load rating
قابلیت بارگیری نامی حداکثر
hercules
پهلوان نامی اساطیریونان و روم
The color harmony in nature is very interesting.
هماهنگی رنگها درطبیعت بسیار جالب است
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
virgilian
به شیوه virgil شاعر نامی روم
toponymy
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
achloropsia
نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
dyslexia
خوانش پریشی
apraxia
کنش پریشی
paralogia
استدلال پریشی
asymbolia
نماد پریشی
dyscalculia
محاسبه پریشی
dyskinesia
حرکت پریشی
agnosia
ادراک پریشی
psychosis
روان پریشی
dyspraxia
کنش پریشی
acatalepsia
استدلال پریشی
parapraxia
کنش پریشی
parapraxis
کنش پریشی
the porch
رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
symbolically
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
Glasgow School
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
log in name
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
organic psychosis
روان پریشی عضوی
oral dyskinesia
حرکت پریشی دهانی
pibtokto
نوعی روان پریشی
reactive psychosis
روان پریشی واکنشی
anosognosia
ادراک پریشی نقیصهای
uraniscolalia
گفتار پریشی کامی
autotopagnosia
ادراک پریشی اندامی
functional psychosis
روان پریشی کارکردی
unipolar psychosis
روان پریشی یک قطبی
tongu praxia
کنش پریشی زبانی
korsakoff's psychosis
روان پریشی کرساکف
auditory agnosia
ادراک پریشی شنیداری
prison psychosis
روان پریشی زندان
toxic psychosis
روان پریشی ناشی از سم
simultanagnosia
ادراک پریشی همزمانی
barbaralalia
گفتار پریشی لهجهای
tardive dyskinesia
حرکت پریشی دیررس
wihtiko psychosis
روان پریشی ویهتیکو
affective psychosis
روان پریشی عاطفی
alcoholic psychosis
روان پریشی الکلی
circular psychosis
روان پریشی ادواری
symbiotic psychosis
روان پریشی وابستگی
windigo psychosis
روان پریشی ویندیگو
senile psychosis
روان پریشی پیری
buffonery psychosis
روان پریشی لودگی
color agnosia
ادراک پریشی رنگ
sensory apraxia
کنش پریشی حسی
borderline psychosis
روان پریشی مرزی
visual agnosia
ادراک پریشی دیداری
diaschisis
کارکرد پریشی جانبی
windigo psychosis
روان پریشی ادمخواری
tactile agnosia
ادراک پریشی بساوشی
involutional psychosis
روان پریشی انحطاطی
puerperal psychosis
روان پریشی پس زایمانی
ideokinetic apraxia
کنش پریشی زنجیرهای
prosopagnosia
ادراک پریشی چهرهای
wihtiko psychosis
روان پریشی ادمخواری
psychotomimetics
داروهای روان پریشی زا
asomatognosia
ادراک پریشی تنی
psychoticism
روان پریشی گرایی
psychedelic drugs
داروهای روان پریشی زا
astereognosis
ادراک پریشی بساوشی
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
colour
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
prepsychotic personality
شخصیت پیش روان پریشی
autopsychosis
روان پریشی خود- محور
holergasia
روان پریشی تمام عیار
amnestic apraxia
کردار پریشی یاد زدایشی
epochal psychosis
روان پریشی سنین انتقالی
allopsychosis
روان پریشی دگر محور
manic depressive psychosis
روان پریشی شیدایی افسردگی
presenile psychosis
روان پریشی پیش پیری
traumatic psychosis
روان پریشی اسیب زاد
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
palettes
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
palette
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
brief reactive psychosis
روان پریشی واکنشی کوتاه مدت
glib
چرب زبان زبان دار
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
koh i noor
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
contrast
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com