Dictiornary-Farsi | زمانی برابر 00852 سال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
greatuncle	زمانی برابر 00852 سال


Other Matches

howitzer	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
slice	مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices	مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime	پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm	Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
double	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
assembly	1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
triplicate	سه برابر سه برابر کردن
without recourse	عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
eternities	بی زمانی
contemporaneousness	هم زمانی
time sense	حس زمانی
temporal	زمانی
monomial	یک زمانی
eternity	بی زمانی
simultaneeity	هم زمانی
synchrony	هم زمانی
time limits	حد زمانی
time limit	حد زمانی
onetime	یک زمانی
sometime	یک زمانی
timeline	خط زمانی
on <prep.>	در [زمانی]
whilom	یک زمانی
synchronization	هم زمانی
tantamount	برابر
sextuple	شش برابر
abreast	برابر
paripassu	برابر
double	دو برابر
even <adj.>	برابر
as much a	دو برابر
breast	برابر
doubled	دو برابر
homological	برابر
doubled up	دو برابر
breasts	برابر
squaring	برابر
one hundred times as many	صد برابر
opposite	برابر
opposites	برابر
identical	برابر
one fold	یک برابر
bracketed	برابر
squares	برابر
squared	برابر
ninefold	نه برابر
square	برابر
two fold	دو برابر
symmetric	برابر
equaling	برابر
triple	سه برابر
for	در برابر
vs	در برابر
tripled	سه برابر
level with each other	برابر
equalled	برابر
triples	سه برابر
tripling	سه برابر
decuple	ده برابر
tenfold	ده برابر
equipollent	برابر
three fold	سه برابر
threefold	سه برابر
euqal	برابر
equal	برابر
equaled	برابر
he is twice the man he was	دو برابر
equalling	برابر
sixfold	شش برابر
eq	برابر با
versus	در برابر
equals	برابر
time dilation	پارادوکس زمانی
time disorientation	گم گشتگی زمانی
time division multiplex	تسهیم زمانی
yore	در زمانی بسیاردور
time preference	ارجحیت زمانی
time interval	فاصله زمانی
time base	مبدا زمانی
schedules	برنامه زمانی
time preference	ترجیح زمانی
schedule	برنامه زمانی
temporal maze	ماز زمانی
temporal sign	علامت زمانی
time preference	رجحان زمانی
scheduled	برنامه زمانی
throughput time	اشتراک زمانی
time bar	محدودیت زمانی
time priority	اولویت زمانی
time constant	ثابت زمانی
time horizon	افق زمانی
spatiotemporal	فضایی و زمانی
time slice	برش زمانی
time error	خطای زمانی
lapsing	فاصله زمانی
time series	سریهای زمانی
time estimation	براورد زمانی
time fire	تیر زمانی
time path	مسیر زمانی
time quantum	ذره زمانی
time schedule	برنامه زمانی
lapses	فاصله زمانی
time study	بررسی زمانی
time division multiplexing	تسهیم زمانی
time score	نمره زمانی
time fuse	ماسوره زمانی
timetrend	روند زمانی
timer switch	کلید زمانی
time jitter	اختلال زمانی
time yield limit	حد تسلیم زمانی
interval	فاصله زمانی
time yield	تسلیم زمانی
time table	جدول زمانی
time flutter	اختلال زمانی
lapse	فاصله زمانی
clock paradox	پارادکس زمانی
time sharing	اشتراک زمانی
time scales	مقیاس زمانی
time scale	مقیاس زمانی
time limits	محدودیت زمانی
time limits	محدوده زمانی
When I came in	زمانی که من تو آمدم
time limit	محدودیت زمانی
time limit	محدوده زمانی
temporal	جسمانی زمانی
time lag	تاخیر زمانی
continuous time	با پیوستگی زمانی
in a short time	در اندک زمانی
time	زمانی موقعی
time pressure	فشار زمانی
pressure of time	فشار زمانی
timetabling	برنامه زمانی
timetables	برنامه زمانی
timed	زمانی موقعی
timetabled	برنامه زمانی
timetable	برنامه زمانی
times	زمانی موقعی
time lags	تاخیر زمانی
time lag	فاصله زمانی
no longer	نه دیگر [زمانی]
unit of time	واحد زمانی
lags	تاخیر زمانی
time priority	تقدم زمانی
time lags	فاصله زمانی
lagged	تاخیر زمانی
lag	تاخیر زمانی
mechanical time fuze	ماسوره زمانی
vintage model	الگوی زمانی
timeline	تسلسل زمانی
discrete time	با گسستگی زمانی
flashbacks	وقفه زمانی
flashback	وقفه زمانی
time frames	چارچوب زمانی
no longer	نه بیشتر [زمانی]
time frame	چارچوب زمانی
ge	بزرگتر از یا برابر با
level out	برابر کردن
equaled	برابر مساوی
equalled	برابر مساوی
peered	برابر بودن با
equalze	برابر کننده
leveler	برابر کننده
equal	برابر مساوی
peer	برابر بودن با
peering	برابر بودن با
eight fold	هشت برابر
fivefold	پنج برابر
equality gate	برابر سازی
equivalent	برابر مشابه
equivalents	برابر مشابه
humbled to the dust	باخاک برابر
doubler	دو برابر کننده
eualize	برابر کردن
equaling	برابر مساوی
equalling	برابر مساوی
double	دو برابر کردن
doubled	: دو برابر دوتا
doubled	دو برابر کردن
doubled	دو برابر بزرگتر
doubled	اندازه دو برابر
doubled up	: دو برابر دوتا
doubled up	دو برابر کردن
doubled up	دو برابر بزرگتر
doubled up	اندازه دو برابر
reduplicate	دو برابر کردن
quintuple	پنج برابر
parallelize	برابر کردن
double	: دو برابر دوتا
double	دو برابر بزرگتر
peer to each other	برابر با یکدیگر
prallelize	برابر کردن