English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
initial setting time of concrete زمان شروع گرفتن سیمان
Other Matches
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
setting time زمان سفت شدن سیمان
commencement of employment زمان شروع اشتغال
post time زمان شروع اسبدوانی
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
early start زودترین زمان شروع یک فعالیت
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
responses 1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
response 1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
sailing date تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
originate شروع شدن یا نشات گرفتن
originated شروع شدن یا نشات گرفتن
to get to شروع کردن دست گرفتن
originates شروع شدن یا نشات گرفتن
originating شروع شدن یا نشات گرفتن
block time زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
helo پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
catch نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
times زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
timed زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
time زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
cycles زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
grout دوغاب سیمان ریختن دوغاب سیمان
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
start off شروع کردن شروع شدن
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
cementing سیمان
cement سیمان
cemented سیمان
cements سیمان
high resistance cement سیمان ممتاز
water cement ratio نسبت اب و سیمان
sulphated cement سیمان ضد سولفاته
white cement سیمان سفید
cement grouting تزریق سیمان
hydraulic cement سیمان ابی
insulating cement سیمان عایق
trass سیمان طبیعی
grout دوغاب سیمان
fireproof cement سیمان نسوز
staffs مخلوط سیمان و گچ
staffed مخلوط سیمان و گچ
low heat cement سیمان کم حرارت
aluminium cement سیمان الومین
pozzolan earth سیمان طبیعی
staff مخلوط سیمان و گچ
natrual cement سیمان طبیعی
hydraulic cement سیمان اب بند
neat دوغاب سیمان
portland cement سیمان پورتلند
portland cement سیمان پرتلند
cement mortar ملاط سیمان
soil cement خاک سیمان
portland cement mortat ملات سیمان
slag cement سیمان شلاکه
neatest دوغاب سیمان
cement rendering اندود سیمان
neater دوغاب سیمان
cement grout دوغاب سیمان
cement coating اندود سیمان
slag cement سیمان اهنگدازی
cement plant کارخانه سیمان
regulated set cement سیمان زودگیر
coloured cement سیمان رنگی
cementation سیمان کاری
refractory cement سیمان نسوز
bag of cement کیسه سیمان
cement paste خمیر سیمان
commutator cement سیمان جابجاگر
bituminous cement سیمان قیری
quick setting cement سیمان زودگیر
initiation شروع کار شروع
natural puzzolane سیمان طبیعی یا پوزلان
portland cement kiln کوره پختن سیمان
portland cement kiln کوره سیمان پزی
portland cement mortat ملات سیمان پرتلند
metallurgic cement سیمان اهن گدازی
lime cement mortar ملاط اهک و سیمان
trass stone سنگ سیمان طبیعی
grouting تزریق دوغاب سیمان
rotary cement klin کوره سیمان دوار
asbestos cement pipe لوله ازبست سیمان
high resistance cement سیمان بامقاومت زیاد
pozzolan concrete بتن سیمان طبیعی
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
soil cement lining پوشش با خاک و سیمان
slag cement concrete بتن سیمان اهنگدازی
slag cement سیمان ذوب اهن
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
lime cement mortat ملاط آهک و سیمان
quick setting cement سیمان تند گیر
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
rapid hardening portland cement سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
cement paint اندود کردن با دوغاب سیمان
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
smoothing cement اندود سیمان پرداخت شده
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
presents زمان حاضر زمان حال
presenting زمان حاضر زمان حال
presented زمان حاضر زمان حال
present زمان حاضر زمان حال
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
arrival زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
yield of cdoncrete حجم بتن حاصل پس از ترکیب مواد سیمان
proportioning توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
expanding cement سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
glues سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
gluing سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
glue سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
glueing سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
cryptoperiod زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
tenser زمان فعل تصریف زمان فعل
tense زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing زمان فعل تصریف زمان فعل
abram's law این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
lean mix بتن کم سیمان یا بتن ضعیف
Redo it. Do it over again. از سر شروع کن
openings شروع
inception شروع
kick-off <idiom> شروع
opening شروع
open fire شروع
beginnings شروع
onset شروع
beginning شروع
inchoation شروع
right of begin حق شروع
kick off شروع
get-go <idiom> شروع
incipience or ency شروع
start key کلید شروع
restart شروع دوباره
values نقط ه شروع
splash line خط شروع غواصی
start element عنصر شروع
start bit بیت شروع
put in hand شروع کردن
attempts شروع به جرم
restart شروع مجدد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com