English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (14 milliseconds)
English Persian
balk زمین شخم نشده
balked زمین شخم نشده
balking زمین شخم نشده
balks زمین شخم نشده
baulked زمین شخم نشده
baulking زمین شخم نشده
baulks زمین شخم نشده
Search result with all words
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
rest balk زمین شخم نشده در میان دوکردو
terra incognita زمین کشف نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
Other Matches
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
unabated کاسته نشده
unclaimed مطالبه نشده
uncut از هم جدا نشده
unquestioned بحث نشده
unaudited <adj.> ممیزی نشده
unexamined <adj.> ممیزی نشده
outstandingly پرداخت نشده
unpublished نشر نشده
unquestioned استنتاق نشده
vacant اشغال نشده
unquestioned بررسی نشده
unevaluated <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ممیزی نشده
uncut قطع نشده
uncut بریده نشده
untested <adj.> بازرسی نشده
haggard رام نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. تا دیر نشده
unworn استعمال نشده
uninspected <adj.> بازرسی نشده
unexamined <adj.> بازرسی نشده
unevaluated <adj.> بازرسی نشده
unworn کهنه نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
untested <adj.> امتحان نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> امتحان نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unoccupied اشغال نشده
unreconstructed بازسازی نشده
unchecked <adj.> بازرسی نشده
unissued <adj.> منتشر نشده
outstanding وصول نشده
outstanding تصفیه نشده
unexploded منفجر نشده
outstanding پرداخت نشده
outstandingly واریز نشده
uncounted شمرده نشده
unasked سوال نشده
unseen مکشوف نشده
undisiplined تربیت نشده
outstanding واریز نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unsettled تصفیه نشده
unbroken رام نشده
uncharted اکتشاف نشده
unmitigated کاسته نشده
undirected هدایت نشده
wound less زخمی نشده
unseen مشاهده نشده
sightless دیده نشده
unsung ستایش نشده
unsung خوانده نشده
unbidden دعوت نشده
unsung سروده نشده
unconnected وصل نشده
outstandingly وصول نشده
outstandingly تصفیه نشده
unearned کسب نشده
unguarded حراست نشده
unguarded حساب نشده
unpublished چاپ نشده
untested <adj.> ممیزی نشده
unaudited <adj.> تایید نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
unlicked لیسیده نشده
uninvited دعوت نشده
savage رام نشده
savaged رام نشده
savages رام نشده
untested <adj.> کنترل نشده
savaging رام نشده
unleached سفید نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
unpremediated تصور نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
undeterred <adj.> منصرف نشده
unattached توفیق نشده
unsought کاوش نشده
unnormalized هنجار نشده
unshod نعل نشده
open واریز نشده
unspotted ننگین نشده
opened واریز نشده
unattached اعزام نشده
unpolished پرداخت نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
undyed <adj.> رنگرزی نشده
unbleached <adj.> سفیدگری نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
unfinished تمام نشده
opens واریز نشده
unadulterated مخلوط نشده
unchecked <adj.> تایید نشده
unstudied مطالعه نشده
uncontrolled کنترل نشده
unalloyed الیاژ نشده
unpaid پرداخت نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unaudited <adj.> بازرسی نشده
uncontrolled مهار نشده
unchanged عوض نشده
unabridged کوتاه نشده
unfulfilled اجرا نشده
unwashed شسته نشده
unfulfilled انجام نشده
undisturbed مختل نشده
uncommitted تقبل نشده
unthickened تغلیظ نشده
unabridged تلخیص نشده
unsight دیده نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com