Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (16 milliseconds)
English	Persian
geognosy	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
Other Matches
geologically	از لحاظ زمین شناسی
tectonics	مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
to break up	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
sites	زمین زیر ساختمان
sited	زمین زیر ساختمان
site	زمین زیر ساختمان
stereobate	پی مریی وروی زمین ساختمان
light-well	[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
geostrategy	زمین شناسی
geological	زمین شناسی
geology	زمین شناسی
science of geology	زمین شناسی
earth science	زمین شناسی
composite defense	دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
clubhouse	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
alcoves	اشیانه زمین شناسی
geology	دانش زمین شناسی
formations	تشکیلات زمین شناسی
pleistocene	عهدچهارم زمین شناسی
geobiology	زمین زیست شناسی
alcove	اشیانه زمین شناسی
geochronology	باستان شناسی زمین
geologize	در زمین شناسی کارکردن
geological	وابسته به زمین شناسی
geologic erosion	فرسایش زمین شناسی
geologic	وابسته به زمین شناسی
geological survey	سازمان زمین شناسی
geologic survey	مطالعه زمین شناسی
geotectonic	مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
geoscience	علوم مربوط به زمین شناسی
Anisic	اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
jural	دورهء زمین شناسی ژوراسیک
jura	دورهء زمین شناسی ژوراسیک
geogonostical	مربوط بعلم زمین شناسی
mesozoic era	دوران دوم زمین شناسی
cretaceous	دوره زمین شناسی کرتاسه
Anisian	اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
geogonostic	مربوط بعلم زمین شناسی
geochemistry	علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geologize	مطالعه علم زمین شناسی کردن
geologize	ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
intrusive bodies	ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
precambrian	قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
permian	وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
index fossil	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
dike	رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
paleocene	قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
clowning	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
geotaxis	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
speleology	مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
stratigraphy	وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
neocene	قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
tellurian	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
mesozoic	وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geochronology	شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
perelotok	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
phytography	طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
neozoic	وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
geochronometry	اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
eocene	دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
covenant runing with land	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
paleozoic	وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
no man's land	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
immunogenetics	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
contour flying	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone	موشک زمین به زمین رداستون
pershing	موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse	نوعی موشک زمین به زمین
biosphere	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
geomagnetism	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography	نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
mineralogically	از لحاظ کان شناسی
therapeutically	از لحاظ درمان شناسی
hydrographer	نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile	موشک زمین به زمین
constructional feature	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
wood craft	جنگل شناسی از لحاظ شکار
ground resolution	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade	قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.	بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
psychological moment	موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
psychologically	از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
surface to surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction	جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
articulation	[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
tectonics	ساختمان شناسی
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
cinder track	زمین دو
soils	زمین
extra terrestrial	زمین
this earthly round	زمین
real estate	زمین
aerospace	جو زمین
tellus	زمین
cinder tracks	زمین دو
geodetically	زمین
soiling	زمین
earth	زمین
ground	کف زمین
earthing	زمین
earths	زمین
land	زمین
ground	: زمین
acres	زمین
soil	زمین
ground	زمین
acre	زمین
rooter	زمین کن
floored	کف زمین
grazed	زمین
domain	زمین
domains	زمین
grass roots	کف زمین
grazes	زمین
floor	کف زمین
norland	زمین
globe	زمین
ground [British] [floor]	کف زمین
floor	کف زمین
graze	زمین
floors	کف زمین
globes	زمین
terrain	زمین
field	زمین
ground line	خط زمین
fielded	زمین
land n	زمین
lackland	بی زمین
ground surface	کف زمین
fields	زمین
glebe	زمین وقف
land grading	تسطیح زمین
sited	زمین ساختمانی
soils	خاک زمین
geotropism	زمین گرایی
land reclamation	ابادانی زمین
land of promise	زمین موعود
sites	زمین ساختمانی
cripples	زمین گیر
land measurer	زمین پیما
geotaxis	زمین گرایی
lared of the covenant	زمین موعود
level land	زمین مسطح
levelling rod	زمین پیمایی
grazes	نزدیک به زمین
grazed	نزدیک به زمین
graze	نزدیک به زمین
geolatry	زمین پرستی
geophysics	زمین فیزیک
loose ground	زمین سست
block	قطعه زمین
blocked	قطعه زمین
land reclamation	عمران زمین
site	زمین ساختمانی
geosphere	زمین سپهر
land restoration	بازسازی زمین
land tax	مالیات زمین
land tax	مالیات بر زمین
landed a	ملک زمین
blocks	قطعه زمین
clay	زمین تنیس
ground conection	اتصال زمین
woodlands	زمین جنگلی
woodland	زمین جنگلی
grounding brush	زغال زمین
groundskeeper	متصدی زمین
half court	زمین سرویس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com