Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (43 milliseconds)
English
Persian
grub
زمین کندن جستجو کردن
grubbed
زمین کندن جستجو کردن
grubs
زمین کندن جستجو کردن
Other Matches
To dig the earth.
زمین را کندن
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
cut and cover shelter
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
linear
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
grub
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubbed
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
backwards
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distribute
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
searched
جستجو کردن
seed
جستجو کردن
seek
جستجو کردن
seach
جستجو کردن
snook
جستجو کردن
seeds
جستجو کردن
searchingly
جستجو کردن
search
جستجو کردن
seeks
جستجو کردن
scour
جستجو کردن
scoured
جستجو کردن
scours
جستجو کردن
mouse
جستجو کردن
searches
جستجو کردن
mouses
جستجو کردن
seeking
جستجو کردن
to feel after any thing
جستجو کردن
hunt up
جستجو کردن
to smell about
جستجو کردن
hunt for
جستجو کردن
track down
<idiom>
جستجو کردن
hunt after
جستجو کردن
to rummage
جستجو کردن
to browse through
جستجو کردن
to search after
جستجو کردن
to search
جستجو کردن
to hunt up
جستجو کردن
ransack
جستجو کردن
to scratch about
جستجو کردن
ransacked
جستجو کردن
ransacking
جستجو کردن
ransacks
جستجو کردن
surveillance
جستجو کردن
to search
گشتن
[جستجو کردن]
go through
<idiom>
جستجو وکنکاش کردن
to grub about
جستجو کردن
[برای]
to grub
جستجو کردن
[برای]
to make r. after something
چیزی را جستجو کردن
to sift through something
با زیر و رو جستجو کردن
to prospect
[for]
جستجو کردن
[برای]
to hunt out
جستجو کردن ویافتن
wild goose chase
<idiom>
ناامیدانه جستجو کردن
service
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
scour and fill
کندن و پر کردن
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
inspects
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
scauper
کندن مغبون کردن
scoop
گود کردن کندن
scooped
گود کردن کندن
tusks
سوراخ کردن یا کندن
pick up
کندن منظم کردن
ingrave
کندن- نقر کردن
tusk
سوراخ کردن یا کندن
scooping
گود کردن کندن
drills
مته کردن کندن
drilled
مته کردن کندن
scoops
گود کردن کندن
drill
مته کردن کندن
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
to dig up
با به هم زدن
[جستجو کردن]
از خاک در آوردن
to seek somebody out
جستجو برای پیدا کردن کسی
drilled
سوراخ کردن چاه کندن
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drills
سوراخ کردن چاه کندن
to seek a remedy for something
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
head-hunting
<idiom>
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
to cull wool
پشم چیدن
[کندن و جمع آوری کردن]
peels
پوست کندن کندن
pull
کندن پشم کندن از
pulls
کندن پشم کندن از
combed
شانه کردن جستجو کردن
hunts
صید کردن جستجو کردن در
attempts
تقلا کردن جستجو کردن
attempting
تقلا کردن جستجو کردن
attempted
تقلا کردن جستجو کردن
attempt
تقلا کردن جستجو کردن
hunt
صید کردن جستجو کردن در
hunted
صید کردن جستجو کردن در
comb
شانه کردن جستجو کردن
combing
شانه کردن جستجو کردن
hunting
شکار کردن جستجو کردن
to look up
نگاه کردن جستجو کردن
fish
جستجو کردن طلب کردن
fishes
جستجو کردن طلب کردن
fished
جستجو کردن طلب کردن
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
shelling
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
documenting
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
ground
زمین کردن
grounding
زمین کردن
paralysing
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzes
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzing
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzed
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysed
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyses
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyse
زمین گیر کردن خنثی کردن
geodesy
مساحی کردن زمین
searched
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
dibble
گود کردن زمین
search
مراقبت کردن از زمین
searched
کاوش کردن زمین
to work the land
زمین را زراعت کردن
harrow
صاف کردن زمین
peneplane
فرسوده کردن زمین
protective earthing
زمین کردن حفافتی
harrows
صاف کردن زمین
to cultivate land
زمین را کشت کردن
searchingly
کاوش کردن زمین
searchingly
مراقبت کردن از زمین
searches
کاوش کردن زمین
searches
مراقبت کردن از زمین
dig , in
گود کردن زمین
to clear land
زمین راصاف کردن
to till the soil
زمین را کشت کردن
terrain spotting
تجسس کردن زمین
terrain spotting
دیدبانی کردن زمین
to dig out
گود کردن زمین
peneplain
فرسوده کردن زمین
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
neutral earth
زمین کردن نقطه صفر
harrow
باچنگک زمین را صاف کردن
photo imagery
عکس برداری کردن از زمین
harrows
باچنگک زمین را صاف کردن
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
geologize
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
bedraggle
روی زمین کشیدن و چرک کردن
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
hovering
پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
peg out
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
soil improvement
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com