English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
Other Matches
cookery اشپزی
cookery instructor اموزگار اشپزی
cookbook کتاب اشپزی
cookbooks کتاب اشپزی
cuisine روش اشپزی خوراک
chuck wagon واگن اشپزخانه و وسایل اشپزی ترن
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
he is ill with fever تب دارد
has دارد
hast او دارد
he has a rage for money دارد
are there any remarks? دارد
chain دارد.
chains دارد.
heavy fighting is in progress دارد
he has worms دارد
there is a time for everything دارد
he has an axe to grind غرض دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he is fifty تمام دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
he speaks to the purpose قصدی دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
it has sides سه پهلو دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
what matter? چه اهمیت دارد
walls have ears گوش دارد
Windows GDI بیتی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
there is a rumour that شهرت دارد که
the reason is two fold دودلیل دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
the probability is احتمال دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
god is خداوجود دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
he has a maggot in his head وسواس دارد
what the odds چه اهمیت دارد
not a patch on چه دخلی دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
it is usual with him عادت دارد
virus وجود دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
our library is well stocked خوبی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
viruses وجود دارد
length خط با طول جر حرف دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
bass کسی که صدای بم دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
biased آنچه اریب دارد
basses کسی که صدای بم دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
likelihood احتمال کلی دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
delectus برای ترجمه دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
significance معنای مخصوص دارد
the switch is on برق جریان دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
bigamist زنی که دوشوهر دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
in all like احتمال کلی دارد
rubrician کتاب نماز دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
She has a soft voice صدای نرمی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
He is a man with a kind heart. قلب مهربان ورئوفی دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
groove [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
What's up with him? مگر او [مرد] چه عیبی دارد؟
What's in it for me? <idiom> این چه سودی برای من دارد؟
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com