Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
interlocutress
زنی که طرف گفتگو باشد
Other Matches
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
talks
گفتگو
tractarian
گفتگو
dialog
گفتگو
chitchat
گفتگو
parlance
گفتگو
talked
گفتگو
talk
گفتگو
chit-chat
گفتگو
chit chat
گفتگو
indisputable
بی گفتگو
negotiation
گفتگو ها
negotiations
گفتگو
conversations
گفتگو
conversation
گفتگو
colloquy
گفتگو
colloquies
گفتگو
negotiations
گفتگو ها
parle
گفتگو
discussions
گفتگو
discussion
گفتگو
negotiation
گفتگو
conversed
گفتگو
converses
گفتگو
conversing
گفتگو
converse
گفتگو
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
debatable
قابل گفتگو
speak
گفتگو کردن
interlocutress
طرف گفتگو
intertalk
گفتگو کردن
conference
گفتگو مذاکره
negotiates
گفتگو کردن
negotiated
گفتگو کردن
negotiate
گفتگو کردن
out of one's shell
<idiom>
گفتگو دوستانه
speaks
گفتگو کردن
conferences
گفتگو مذاکره
discuss
گفتگو کردن
monology
گفتگو باخود
dialogues
گفتگو صحبت
dialogue
گفتگو صحبت
tractate
بحث گفتگو
to make overtures
گفتگو اغازکردن
to talk
[to]
گفتگو کردن
[با]
discussion
گفتگو منافره
discussions
گفتگو منافره
negotiating
گفتگو کردن
debate
گفتگو کردن
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
to toughen one's tone
در گفتگو سخت شدن
soliloquize
باخود گفتگو کردن
upsetting conversation
گفتگو ناراحت کننده
negotiatory
مبنی بر معامله یا گفتگو
mimes
تقلید نمایش بدون گفتگو
lambency
ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
to have an i. with any one
باکسی دیدار و گفتگو کردن
palor
اطاق برای گفتگو خصوصی
miming
تقلید نمایش بدون گفتگو
mime
تقلید نمایش بدون گفتگو
treater
مذاکره کننده طرف گفتگو
mimed
تقلید نمایش بدون گفتگو
chime in
<idiom>
ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
shoptald
گفتگو درباره وضع کسب
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
communing
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
collogue
توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
to off negotiations
اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
communes
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
to negotiate for something
گفتگو و معامله کردن برای چیزی
commune
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed
مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
locutory
تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
to negotiate
[about; on; for]
something
[with somebody]
گفتگو و معامله کردن
[با کسی درباره چیزی]
soliloquies
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
to talk something over with somebody
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
photomagnetism
شاخهای از فیزیک که ازرابطه مقناطیس بروشنایی گفتگو میکند
pediatrics or pae
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
aeromedicine
قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
counsels
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
ideology
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
sass
بابی احترامی صحبت کردن با گستاخانه سخن گفتن با بیشرمانه گفتگو کردن
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
arguing
گفتگو کردن مشاجره کردن
discussing
مطرح کردن گفتگو کردن
argues
گفتگو کردن مشاجره کردن
argued
گفتگو کردن مشاجره کردن
discusses
مطرح کردن گفتگو کردن
argue
گفتگو کردن مشاجره کردن
discussed
مطرح کردن گفتگو کردن
discuss
مطرح کردن گفتگو کردن
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
reflexively
باشد
incomplete flower
کم باشد
Benedictine
باشد
custom's declaration
باشد
at the owner's risk
باشد
admissibly
باشد
any old thing
هر چه باشد
admissibleness
باشد
Benedictines
باشد
some one or other
هر کس باشد
at most
خیلی باشد
whencesoever
از هرجا که باشد
whoso
هر شخصی که باشد
whosoever
هر شخصی که باشد
worksheet
ی داشته باشد
beit so
چنین باشد
be it so
چنین باشد
keep your peck up
دل داشته باشد
over crowding
بیشتر باشد
let it be
بگذارید باشد
let it remain as it is
بگذارید باشد
coute que coute
بهربهاکه باشد
stet
بگذارید باشد
if any
اگر باشد
quantum sufficit
چندان که بس باشد
if he be
اگر او باشد
hydroxide
داشته باشد
brilliantly
چنانکه برجسته باشد
strays
که متوقف نشده باشد
i girder
تیری که بشکل ) باشد
stray
که متوقف نشده باشد
i beam or i beam
تیری که به شکل ) باشد
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
as the case may be
تاچه مورد باشد
pterygium
گلبرگی که مانندبال باشد
how difficult soever it may be
هر قدر سخت باشد
straying
که متوقف نشده باشد
medially
چنانکه درمیان باشد
HTTPD
تصدیق و جستجو باشد
meetly
چنانکه در خور باشد
culpably
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
he wished to be private
می خواست در خلوت باشد
if need be
اگر لازم باشد
by all means
بهر قیمت که باشد
if necessary
اگر لازم باشد
inoffensively
بی انکه زننده باشد
if i find an opportunity
اگر مجالی باشد
if any
اگر داشته باشد
inviolably
چنانکه سزاوارحرمت باشد
flocculence
یا دسته پشم باشد
kentish fire
که نشانه نفاق ..باشد
he must have gone
باید رفته باشد
caryatid
ستونی که مجسمه زن باشد
at f.
منتهی خیلی باشد
at any price
بهر قسمت که باشد
at all events
بهر وسیله که باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
theonomy
کشوری که خداپادشاه ان باشد
that depends
تا چه شرایطی درکار باشد
steady as you go
راه ثابت باشد
well and good
باشد چه ضرر دارد
perhaps so
شاید چنین باشد
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
Mark my words . Remember what I told you .
یادت باشد چه گفتم
pitfully
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
riparian
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
Mind the step!
حواست به پله باشد!
He is not dead by any chance , is he ?
نکند مرده باشد ؟
shell back
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
Keep your mind on your work.
حواست بکارت باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
خیالت راحت باشد
layers
ل تصحیح خطا باشد
layer
ل تصحیح خطا باشد
May his soull live in peace.
روحش شاد باشد
granitic water
ابی که ازخاک خارادارامده باشد
gynaecocracy
حکومتی که دردست اناث باشد
frothily
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
i shoudel hardly think so
گمان نمیکنم اینطور باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com