English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
interlocutress زنی که طرف گفتگو باشد
Other Matches
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
talks گفتگو
tractarian گفتگو
dialog گفتگو
chitchat گفتگو
parlance گفتگو
talked گفتگو
talk گفتگو
chit-chat گفتگو
chit chat گفتگو
indisputable بی گفتگو
negotiation گفتگو ها
negotiations گفتگو
conversations گفتگو
conversation گفتگو
colloquy گفتگو
colloquies گفتگو
negotiations گفتگو ها
parle گفتگو
discussions گفتگو
discussion گفتگو
negotiation گفتگو
conversed گفتگو
converses گفتگو
conversing گفتگو
converse گفتگو
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
debatable قابل گفتگو
speak گفتگو کردن
interlocutress طرف گفتگو
intertalk گفتگو کردن
conference گفتگو مذاکره
negotiates گفتگو کردن
negotiated گفتگو کردن
negotiate گفتگو کردن
out of one's shell <idiom> گفتگو دوستانه
speaks گفتگو کردن
conferences گفتگو مذاکره
discuss گفتگو کردن
monology گفتگو باخود
dialogues گفتگو صحبت
dialogue گفتگو صحبت
tractate بحث گفتگو
to make overtures گفتگو اغازکردن
to talk [to] گفتگو کردن [با]
discussion گفتگو منافره
discussions گفتگو منافره
negotiating گفتگو کردن
debate گفتگو کردن
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
to toughen one's tone در گفتگو سخت شدن
soliloquize باخود گفتگو کردن
upsetting conversation گفتگو ناراحت کننده
negotiatory مبنی بر معامله یا گفتگو
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
lambency ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
to have an i. with any one باکسی دیدار و گفتگو کردن
palor اطاق برای گفتگو خصوصی
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
treater مذاکره کننده طرف گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
chime in <idiom> ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
shoptald گفتگو درباره وضع کسب
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
communing مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
collogue توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
to off negotiations اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
communes مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
to negotiate for something گفتگو و معامله کردن برای چیزی
commune مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
locutory تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
to negotiate [about; on; for] something [with somebody] گفتگو و معامله کردن [با کسی درباره چیزی]
soliloquies گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
to talk something over with somebody با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
photomagnetism شاخهای از فیزیک که ازرابطه مقناطیس بروشنایی گفتگو میکند
pediatrics or pae شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
counsels در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
sass بابی احترامی صحبت کردن با گستاخانه سخن گفتن با بیشرمانه گفتگو کردن
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
arguing گفتگو کردن مشاجره کردن
discussing مطرح کردن گفتگو کردن
argues گفتگو کردن مشاجره کردن
argued گفتگو کردن مشاجره کردن
discusses مطرح کردن گفتگو کردن
argue گفتگو کردن مشاجره کردن
discussed مطرح کردن گفتگو کردن
discuss مطرح کردن گفتگو کردن
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
reflexively باشد
incomplete flower کم باشد
Benedictine باشد
custom's declaration باشد
at the owner's risk باشد
admissibly باشد
any old thing هر چه باشد
admissibleness باشد
Benedictines باشد
some one or other هر کس باشد
at most خیلی باشد
whencesoever از هرجا که باشد
whoso هر شخصی که باشد
whosoever هر شخصی که باشد
worksheet ی داشته باشد
beit so چنین باشد
be it so چنین باشد
keep your peck up دل داشته باشد
over crowding بیشتر باشد
let it be بگذارید باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
stet بگذارید باشد
if any اگر باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
if he be اگر او باشد
hydroxide داشته باشد
brilliantly چنانکه برجسته باشد
strays که متوقف نشده باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
stray که متوقف نشده باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
pterygium گلبرگی که مانندبال باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
straying که متوقف نشده باشد
medially چنانکه درمیان باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
meetly چنانکه در خور باشد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
if need be اگر لازم باشد
by all means بهر قیمت که باشد
if necessary اگر لازم باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
if any اگر داشته باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
flocculence یا دسته پشم باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
he must have gone باید رفته باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
at f. منتهی خیلی باشد
at any price بهر قسمت که باشد
at all events بهر وسیله که باشد
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
theonomy کشوری که خداپادشاه ان باشد
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
steady as you go راه ثابت باشد
well and good باشد چه ضرر دارد
perhaps so شاید چنین باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
Mind the step! حواست به پله باشد!
He is not dead by any chance , is he ? نکند مرده باشد ؟
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
May his soull live in peace. روحش شاد باشد
granitic water ابی که ازخاک خارادارامده باشد
gynaecocracy حکومتی که دردست اناث باشد
frothily بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
syngraph تنظیم کنندگان رسیده باشد
i shoudel hardly think so گمان نمیکنم اینطور باشد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com