Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 72 (8 milliseconds)
English	Persian
svelt	زن با کمال
Search result with all words
acme	نقطهء کمال
consummation	کمال منتها
mature	به حد کمال رسیدن
matures	به حد کمال رسیدن
period	کمال
periods	کمال
prime	کمال بهترین قسمت
primed	کمال بهترین قسمت
primes	کمال بهترین قسمت
finished	مهذب با کمال
accomplishment	کمال هنر
sophistication	کمال
meridian	اوج درجه کمال
meridians	اوج درجه کمال
edifying	کمال اور
exactitude	کمال
completeness	کمال
thoroughness	کمال
perfection	کمال
integrity	کمال
maturity	کمال
autumn	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns	برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
crown	حد کمال
crowns	حد کمال
decently	از روی کمال
ideal	کمال مطلوب
ideals	کمال مطلوب
perfectionism	کمال گرایی
amplitude	کمال
apogee	نقطهء کمال
beau ideal	زیبای تمام عیار کمال مطلوب
complementarity	کمال اصل متممیت
decentness	کمال
delelopment	کمال
drive to maturity	جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
economic maturity	کمال اقتصادی
elaborateness	کمال دقت
entelechy	کمال اول
full and final settlement	تسویه تمام و کمال
gonogenesis	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
in the pink	در کمال تندرستی یا صحت
nephrotomy	کمال منتها
nympholept	کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
optimal	مربوط به کمال مطلوب
perfectibility	کمال پذیری
perfectible	کمال پذیر
perfection of savagery	کمال وحشی گری
perfectness	کمال
plenitude	کمال سرشاری
plentitude	کمال
the pink ofhealth	کمال تندرستی یا صحت
the utmost love	کمال محبت
throroughness	کمال
to attain perfection	بحد کمال رسیدن
to pay off	تمام و کمال پرداختن
to pay up	تمام و کمال پرداختن
to perfection	بحد کمال
to the life	با کمال دقت
utopiannism	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
dyed-in-the-wool	تمام و کمال
svelte	با کمال
hone	به کمال رساندن
I'll be happy to help [assist] you.	من با کمال میل در اختیار شما هستم.
regretfully <adv.>	با کمال تاسف
regrettably <adv.>	با کمال تاسف
sad to say [regrettably] <adv.>	با کمال تاسف
unfortunately <adv.>	با کمال تاسف
woefully <adv.>	با کمال تاسف
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com