English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
English Persian
ovolo زوار تخم مرغی
Other Matches
ovoid جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
pilgrim زوار
bolection زوار در
bolexion زوار در
pilgrims زوار
bourdon عصای زوار
angel-bead تسمه ی زوار نبش
wear down <idiom> زوار شخصی ازخستگی در رفتن
enrichment [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
avian مرغی
struthous شتر مرغی
ovate تخم مرغی
oviform تخم مرغی
ellipses تخم مرغی
ovals تخم مرغی
oval تخم مرغی
ellipse تخم مرغی
vitelline زرده تخم مرغی
what kind of a bird is that ? چه جور مرغی است
ovolo فتیله تخم مرغی
ovoidal تخم مرغی شکل
almond انبار تخم مرغی
ovoidal جسم تخم مرغی
i wish i were کاش من مرغی بودم
ovalness شکل تخم مرغی
egg shaped تخم مرغی شکل
egg shaped section مقطع تخم مرغی
daw مرغی شبیه کلاغ
ovally تخم مرغی وار
ovalize تخم مرغی یا بیضی کردن
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
ovals بیضی تخم مرغی شکل
oval بیضی تخم مرغی شکل
fulmar مرغی مانند مرغ طوفان
roadrunner مرغی شبیه فاخته تکزاس
to get a meat for a bird برای مرغی جفت پیدا کردن
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
bowtell [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtelle [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller کلوچه تخم مرغی سرخ شده
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
to pounce upon a bird ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
egg position حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
egg bound صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com