Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
overwrite
زیاد نوشتن
Other Matches
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
scribbling
بد نوشتن
scribbles
بد نوشتن
scribbled
بد نوشتن
scribble
بد نوشتن
to put down
نوشتن
inscribed
نوشتن
pt down
نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
set down
نوشتن
to reduce to writing
نوشتن
to set down
نوشتن
inscribe
نوشتن
inscribes
نوشتن
inscribing
نوشتن
superscrible
نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
scrawl
بد نوشتن
penned
نوشتن
pen
نوشتن
write
نوشتن
indite
نوشتن
scrawled
بد نوشتن
writes
نوشتن
scrawling
بد نوشتن
penning
نوشتن
scrawls
بد نوشتن
pens
نوشتن
write head
هد نوشتن
annotating
یادداشت نوشتن
circumscribe
نوشتن در دور
allegorize
تمثیل نوشتن
to dip ones pen in gall
سخت نوشتن
autographed
دستخط نوشتن
rewrote
باز نوشتن
circumscribed
نوشتن در دور
write-offs
زود نوشتن
write-off
زود نوشتن
circumscribes
نوشتن در دور
circumscribing
نوشتن در دور
write off
زود نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
scroll
کتیبه نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
graphic
وابسته به فن نوشتن
autograph
دستخط نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
autographing
دستخط نوشتن
commentating
تقریظ نوشتن
commentates
تقریظ نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
commentate
تقریظ نوشتن
jots
با شتاب نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
commentated
تقریظ نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
autographs
دستخط نوشتن
write head
نوک نوشتن
pens
خامه نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
poetize
شعر نوشتن
prose
نثر نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
overwrite
جای نوشتن
miswrite
اشتباه نوشتن
penning
خامه نوشتن
penned
خامه نوشتن
pen
خامه نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
over write
جای نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
engross
درشت نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
double space
یک خط درمیان نوشتن
demythologize
تفسیر نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
write-up
به تفصیل نوشتن
editorializing
سرمقاله نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
itemizing
به اقلام نوشتن
editorialised
سرمقاله نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
rewrites
باز نوشتن
annotated
تفسیر نوشتن
preamble
مقدمه نوشتن
table
در فهرست نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
annotates
تفسیر نوشتن
tabled
در فهرست نوشتن
tables
در فهرست نوشتن
tabling
در فهرست نوشتن
programs
برنامه نوشتن
enlists
درفهرست نوشتن
enlisting
درفهرست نوشتن
rewrote
دوباره نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
program
برنامه نوشتن
rewrites
دوباره نوشتن
preface
دیباچه نوشتن
preambles
مقدمه نوشتن
prefaced
دیباچه نوشتن
scribbling
باشتاب نوشتن
scribbles
باشتاب نوشتن
scribbled
باشتاب نوشتن
prefacing
دیباچه نوشتن
scribble
باشتاب نوشتن
rewriting
دوباره نوشتن
rewriting
باز نوشتن
rewrite
باز نوشتن
list
در فهرست نوشتن
enlist
درفهرست نوشتن
rewritten
دوباره نوشتن
invoiced
فاکتور نوشتن
invoices
فاکتور نوشتن
invoicing
فاکتور نوشتن
note
نت موسیقی نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
rewrite
دوباره نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
invoice
فاکتور نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
rewritten
باز نوشتن
prefaces
دیباچه نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
annotate
تفسیر نوشتن
paean
پیروزی نامه نوشتن
duplicate
المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicated
المثنی نوشتن یابرداشتن
types
با ماشین تحریر نوشتن
typed
با ماشین تحریر نوشتن
type
با ماشین تحریر نوشتن
misspell
بااملای غلط نوشتن
duplicates
المثنی نوشتن یابرداشتن
read/write head
نوک خواندن / نوشتن
duplicating
المثنی نوشتن یابرداشتن
read write privilege
امتیاز خواندن- نوشتن
read write head
نوک خواندن و نوشتن
read write cycle
چرخه خواندن و نوشتن
to write an exam
امتحان کتبی نوشتن
postdating
بتاریخ ماقبل نوشتن
postdates
بتاریخ ماقبل نوشتن
postdated
بتاریخ ماقبل نوشتن
postdate
بتاریخ ماقبل نوشتن
back
پشت چیزی نوشتن
backs
پشت چیزی نوشتن
to draw up a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
interlination
نوشتن بین سطور
interline
در میان سطرها نوشتن
italiacize
با حروف خوابیده نوشتن
to make out a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
to write up a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
stave
روی خط حامل نوشتن
papers
روی کاغذ نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com