Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
blockhouse |
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل |
|
|
Other Matches |
|
refire time |
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد |
In appiarance it is a strong building. |
بظاهر ساختمان محکمی است |
launcher |
سکوی پرتاب |
blasts |
برخاستن از سکوی پرتاب |
pads |
سکوی پرتاب رسانگر |
hard base |
سکوی پرتاب مستحکم |
torpedo tube |
سکوی پرتاب اژدر |
blast |
برخاستن از سکوی پرتاب |
pad |
سکوی پرتاب رسانگر |
rocket launcher |
سکوی پرتاب موشک |
launching pads |
سکوی پرتاب موشک |
launching pad |
سکوی پرتاب موشک |
rocket launchers |
سکوی پرتاب موشک |
launching site |
سکوی پرتاب موشک |
k gun |
سکوی پرتاب بمب زیرابی |
soft missile base |
سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک |
aerial platform |
سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر |
launching pad |
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار |
hard missile base |
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی |
launching pads |
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار |
hard base |
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی |
ready missile |
موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش |
find touch |
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک |
alley oop shot |
پرتاب نزدیک سبد |
check point |
علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب |
finish style |
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه |
finish crossover |
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه |
half volley |
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد |
parkas |
نوعی کت برای محافظت از باد و باران |
gather shot |
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول |
constructive school credit |
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی |
troop space |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
safety island |
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو |
pallet |
سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا |
x site |
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات |
rest and recuperation |
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا |
operating strenght |
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان |
cassette |
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی |
cassettes |
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی |
manning the rail |
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات |
check mark |
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب |
write protect |
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار |
cassette |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
cassettes |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
optical |
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری |
technical escort |
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند |
staffing guide |
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی |
fibre optics |
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند |
counter fert |
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود |
building system |
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان |
free throw |
پرتاب بدون مانع برای یار |
staging area |
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز |
guards |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
guard |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
guarding |
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف |
bureau of naval personnel |
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی |
brush back |
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن |
approach |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
in distance |
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن |
approached |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
approaches |
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف |
shut up <idiom> |
بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی |
fly casting |
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت |
cartridges |
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه |
run-up [start-up] |
نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش] |
cartridge |
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه |
fixedness |
محکمی |
toughness |
محکمی |
tightness |
محکمی |
duress |
محکمی |
format |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
formats |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
ground landlord |
کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد |
sculleries |
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال |
to catch at something |
برای رسیدن بچیزی وگرفتن ان کوشش کردن وبدان نزدیک شدن |
scullery |
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال |
fastnesses |
محکمی استواری |
fastness |
محکمی استواری |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
wet wing |
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد |
cartridge actuated device |
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان |
winner's circle |
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه |
He is undeflectable . He is staunch . |
آدم محکمی است |
She shook my hand with a firm clasp . |
با من دست محکمی داد |
entablature |
قاب اهن محکمی |
As firm as a rock . |
به محکمی آهن ( سنگ ) |
retard |
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده |
retards |
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده |
retarding |
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده |
design maximum weight |
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما |
circularization |
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم |
Tie a rope in a firm knot . |
طناب را گره محکمی زدن |
one and one |
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود |
one plus one |
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود |
delivery groups |
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب |
free drop |
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد |
pentathlon |
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر |
pentathlons |
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر |
quail |
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |
quails |
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |
offsets |
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود |
throws |
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش |
throwing |
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش |
throw |
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش |
ballistics |
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده |
blue flag |
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد |
corrugated cardboard |
مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود |
plots |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plotted |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
plot |
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه . |
angle-post |
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان] |
inside |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
insides |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
closer |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
close |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
closes |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
closest |
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک |
limit state |
حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد |
building material dealer |
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان |
free drop |
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان |
ramp |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
ramps |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
dependency |
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی] |
gigantic building |
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ |
lacrosse |
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی |
box beam wing |
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال |
building sand |
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی |
building enterprise |
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان |
coach-house |
ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی] |
civil engineering contractor |
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان |
point bland |
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک |
inshore |
نزدیک کرانه نزدیک ساحل |
enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
command ejection |
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین |
provisional ball |
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده |
rotonda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
block structure |
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای |
foundation soil |
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان |
double shell constraction |
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی |
constructional feature |
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان |
rotunda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
rotundas |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
overbuild |
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند |
Type cable |
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
approach |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approached |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
approaches |
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب |
base shear |
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان |
back berm |
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز |
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
personnel |
پرسنل |
staffed |
پرسنل |
staffs |
پرسنل |
staff |
پرسنل |
preservation |
محافظت |
care |
محافظت |
cared |
محافظت |
protection |
محافظت |
cares |
محافظت |
conservation |
محافظت |
mid wicket |
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز |
trooping |
پرسنل دار |
cadres |
پرسنل پیمانی |
cadre |
پرسنل پیمانی |
trooped |
پرسنل دار |
operations personal |
پرسنل عملیات |
troop |
پرسنل دار |
complements |
پرسنل سازمانی |
complementing |
پرسنل سازمانی |
complemented |
پرسنل سازمانی |
personnel officer |
افسر پرسنل |
permanent party |
پرسنل دایمی |
complement |
پرسنل سازمانی |
adjutant general |
دایره پرسنل |
shipmate |
پرسنل هم ناو |
intransit strenth |
پرسنل سیال |
operating personnel |
پرسنل فعال |
crews |
پرسنل ناو |
crewing |
پرسنل ناو |
all hands |
کلیه پرسنل |
crewed |
پرسنل ناو |
crew |
پرسنل ناو |
turout |
تجمع پرسنل |
ship's company |
پرسنل ناو |
protecting |
محافظت کردن |
thermal protection |
محافظت حرارتی |
copy protection |
محافظت از کپی |
protect |
محافظت کردن |
normal maintenance |
محافظت عادی |
sheltering |
محافظت حمایت |
sheltered |
محافظت کردن |
sheltered |
محافظت حمایت |
shields |
محافظت کردن |
shelter |
محافظت کردن |
shelter |
محافظت حمایت |
preservation |
محافظت جلوگیری |
shield |
محافظت کردن |
stickability |
قابلیت محافظت |
preserve wood |
محافظت چوب |