Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
integral construction
ساختمان یکپارچه
Other Matches
link lift vehicle
حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
molar
یکپارچه
global
یکپارچه
globally
یکپارچه
monoliths
یکپارچه
integrated
یکپارچه
grossing
یکپارچه
grossest
یکپارچه
grosses
یکپارچه
grosser
یکپارچه
grossed
یکپارچه
gross
یکپارچه
seamless
یکپارچه
monolithic
یکپارچه
monolith
یکپارچه
solid
یکپارچه
solids
یکپارچه
forged bit
یکپارچه
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
global learning
یادگیری یکپارچه
integrates
یکپارچه کردن
entire
درست یکپارچه
accrete
دوقلو یکپارچه
masts
دکل یکپارچه
integrate
یکپارچه کردن
unified
یکپارچه شده
mast
دکل یکپارچه
solid partition
جداگر یکپارچه
polemast
دکل یکپارچه
integrating
یکپارچه کردن
monolithic integrated circuit
مدار مجتمع یکپارچه
union suit
پیراهن و شلوار یکپارچه
unified
یکپارچه فرماندهی متحد
solidifies
یکپارچه کردن یا شدن
solidifying
یکپارچه کردن یا شدن
solidify
یکپارچه کردن یا شدن
solidified
یکپارچه کردن یا شدن
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
freight container
اطاقک حمل بار یکپارچه
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
link route segments
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
walls
مانع یکپارچه در پرش اسب مرکب از جعبههای روی هم
wall
مانع یکپارچه در پرش اسب مرکب از جعبههای روی هم
production missile
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
blisk
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
fragmentation
امکان نرم افزاری که عمل یکپارچه سازی دیسک سخت را انجام میدهد
defragmentation
ابزار نرم افزاری که عمل یکپارچه کردن روی دیسک سخت را انجام میدهد
pooler
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
consolidation
درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
integrated staff
ستاد یکپارچه ستاد التقاطی
assembles
یکپارچه کردن جفت کردن
assembles
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
assemble
یکپارچه کردن جفت کردن
assemble
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
assembled
یکپارچه کردن جفت کردن
assembled
یکپارچه کردن مونتاژ کردن
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
type
ساختمان
typed
ساختمان
types
ساختمان
structure of an animal
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
constructions
ساختمان
built up
پر از ساختمان
erections
ساختمان
erection
ساختمان
structureless
بی ساختمان
building line
بر ساختمان
substructure
پی ساختمان
substructures
پی ساختمان
stance
ساختمان
stances
ساختمان
frame
ساختمان
carbody
ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
making
ساختمان
structures
ساختمان
building
ساختمان
structuring
ساختمان
mechanisms
ساختمان
mechanism
ساختمان
construction
ساختمان
structure
ساختمان
foundation
پی ساختمان
cost of construction
هزینه ساختمان
cone
ساختمان مخروطی
crane construction
ساختمان جرثقیل
fabric
ساختار ساختمان
data structure
ساختمان داده ها
chapter-house
ساختمان جلسات
building line
خط کناری ساختمان
dentition
ساختمان دندانها
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
annexe
ساختمان فرعی
entrance
در جلویی
[ساختمان]
City Hall
ساختمان شهرداری
entry door
در جلویی
[ساختمان]
foundation soil
پی ریزی ساختمان
entrance door
در جلویی
[ساختمان]
cost of construction
بهای ساختمان
built in
جزو ساختمان
building trade worker
تعمیرکار ساختمان
building trade joinery
نجاری ساختمان
building system
سیستم ساختمان
building plant
وسایل ساختمان
building permit
پروانه ساختمان
building official
بازرسان ساختمان
building material
مصالح ساختمان
building costs
هزینههای ساختمان
building connection
انشعاب ساختمان
building component
اجزای ساختمان
bunkhouse
ساختمان خوابگاه
capital construction
ساختمان سرمایه
contractors pump
پمپ ساختمان
contracting industry
صنعت ساختمان
constructiveness
قوه ساختمان
constructional feature
طرح ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
component part
جزء ساختمان
front
نمای ساختمان
columnar structure
ساختمان ستونی
blindage
صافکاری ساختمان
front door
[of house]
در جلویی
[ساختمان]
steeple
ساختمان بلند
office building
ساختمان اداری
structuralization
ایجاد ساختمان
structuralize
ساختمان کردن
superstructure
ساختمان فوقانی
system's design
ساختمان سیستم
front
نمای ساختمان
tectonics
ساختمان شناسی
tower building
ساختمان برجی
main building
ساختمان اصلی
low loss construction
ساختمان کم تلفات
local building inspector
پلیس ساختمان
trisyly
ساختمان سه ستونی
on the stocks
در دست ساختمان
steel framed structured
ساختمان فولادی
propylaeum
در بزرگ ساختمان
sandwitch construction
ساختمان لایهای
primary structure
ساختمان اولیه
primary structure
ساختمان اصلی
steeples
ساختمان بلند
site engineering
مدیر ساختمان
plant construction
ساختمان کارخانه
situation of a building
موقعیت ساختمان
soil structure
ساختمان خاک
overall width
عرض ساختمان
fronting
نمای ساختمان
steel construction
ساختمان فولادی
superstructures
ساختمان فوقانی
turn out
ساختمان اب پخش
hydraulic construction
ساختمان ابی
house building
ساختمان مسکونی
home building
ساختمان مسکونی
high rise block
ساختمان بلند
height overall
ارتفاع ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
gross area
پهنه ساختمان
imperfect structural
ساختمان ناتمام
apartment house
ساختمان آپارتمانی
length overall
طول ساختمان
under construction
دردست ساختمان
laminated structure
ساختمان متورق
laminated structure
ساختمان لایهای
laminated construction
ساختمان ورقهای
pygidium
ساختمان دم و کفل
zonation
ساختمان غشایی
intermediate structure
ساختمان داخلی
inhouse work
توکار ساختمان
high-rise
ساختمان بلند
industrial building
ساختمان صنعتی
aesthetic
زیباشناسی ساختمان
formation
ساختمان تشکیلات
block
یک دستگاه ساختمان
blocked
یک دستگاه ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com