English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
mason up ساختن دیوار
Search result with all words
to deafen a wall دیوار راطوری ساختن که صدارا انتقال ندهد
Other Matches
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
scareup فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
bulkhead دیوار
fences دیوار
wall دیوار
walls دیوار
counter-scrap دیوار
partitions دیوار
f. with the woll دیوار
curtains دیوار
face wall دیوار بر
wall-to-wall از دیوار به دیوار
bulkheads دیوار
walls have ears دیوار
partition دیوار
fence دیوار
alignment frontage بر دیوار
wellhead سر دیوار
enclosure wall دیوار بر
cope سر دیوار
coping سر دیوار
bulwark دیوار
bulwarks دیوار
weephole راه اب در دیوار
shear wall دیوار برشی
bearing wall دیوار بارگیر
curtain wall دیوار پردهای
weephole ابرو دیوار
clay wall دیوار چینه
cobwall دیوار کاهگلی
septate دیوار دار
partitions دیوار تیغه
seawall دیوار یا سد دریایی
counterfort دیوار تقویتی
cranny شکاف دیوار
partition دیوار تیغه
cross wall دیوار همبر
sea dike دیوار ساحلی
common wall دیوار مشترک
cut off دیوار اببند
cut off wall دیوار جداکننده
non load bearing wall دیوار تیغه
one brick wall دیوار یک اجره
outer wall دیوار خارجی
outwall دیوار بیرونی
panel wall اگین دیوار
partition wall دیوار تیغه
petard بمب دیوار کن
render a wall استرکشی دیوار
rear wall دیوار پشت
party wall دیوار مشترک
quay wall دیوار بارانداز
retaining wall دیوار حائل
non bearing wall دیوار تیغه
decorated wall دیوار تزیینی
load bearing wall دیوار باربر
side wall دیوار پهلویی
front wall دیوار جلو
gable wall دیوار سنتوری
gable wall دیوار لچکی
gravity wall دیوار وزنی
interior wall دیوار داخلی
inwall دیوار گرفتن
key wall دیوار اب بند
load bearing wall دیوار حمال
load-bearing wall دیوار حمال
retaining wall دیوار ضامن
party walls دیوار مشترک
dike دیوار مانع
cordons سرپوش دیوار
quay دیوار ساحلی
vallation دیوار خاکی
murals دیوار نما
thickness of a wall ضخامت دیوار
guide bank دیوار هادی سد
mural دیوار نما
embankments دیوار خاکی
hollow walls دیوار دو جداره
spine wall دیوار اساسی
niches تو رفتگی در دیوار
sleeper wall دیوار کرسی
cordon سرپوش دیوار
the pictures on the wall ی روی دیوار
enclosures دیوار حصارکشی
thickness of a wall کلفتی دیوار
tow brick wall دیوار دواجره
enclosure دیوار حصارکشی
load-bearing دیوار باربر
quays دیوار ساحلی
lie-by تو رفتگی دیوار
tow brick wall دیوار دو اجری
cavity wall دیوار صندوقهای
niche تو رفتگی در دیوار
conservative wall دیوار باغچه
sidewall دیوار پهلویی
an interstice in a wall ترک در دیوار
embankment دیوار خاکی
wall opening روزنه دیوار
wall paint رنگ دیوار
dwarf wall دیوار نیمه
bay فرورفتگی دیوار
batter of wall میل دیوار
batter of a wall میل دیوار
bailey دیوار بیرونی
batter of a wall شیب دیوار
bearing wall دیوار باربر
allering کنگره دیوار
abutment دیوار پشتیبان
wall lining اندود دیوار
cavity wall دیوار دو جداره
coping قرنیس دیوار
cavity walls دیوار صندوقهای
counterfort دیوار تکیه
cavity walls دیوار دو جداره
posters دیوار کوب
sonic booms دیوار صوتی
wall insulator عایق دیوار
wall lining پوشش دیوار
sonic boom دیوار صوتی
poster دیوار کوب
to encircle with a wall دیوار یا چینه کشیدن
to deafen a wall عایق کردن دیوار
sanbar دیوار شنی ساحلی
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
rock work دیوار کوه نما
My head hit the wall. سرم خورد به دیوار
buttressing دیوار پشت بند
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
To stick a poster on the wall. اعلان به دیوار چسباندن
adjoining همجوار دیوار بدیوار
scarp دیوار درونی خندق
sconce mirror اینه دیوار کوب
sea dike دیوار کنار اب دریا
wall entrance عبور از داخل دیوار
semidetached دارای یک دیوار حائل
buttressing شمع پشتیبان دیوار
buttresses دیوار پشت بند
wall تیغه کشیدن دیوار
row stack فاصله اماد از دیوار
sacrp دیوار درونی خندق
bracket طاقچه دیوار کوب
buttress شمع پشتیبان دیوار
toe wall دیوار پای خاکریز
buttress دیوار پشت بند
walls تیغه کشیدن دیوار
buttressed شمع پشتیبان دیوار
buttressed دیوار پشت بند
buttresses شمع پشتیبان دیوار
wall socket پریز روی دیوار
mural واقع برروی دیوار
screens دیوار تخته حفاظ
dragon-bracket طاقچه دیوار کوب
abutment بست دیوار نزدیکی
cut-splay [گوشه کج آجر در دیوار]
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
approach parapets جان پناه دیوار
backboard دیوار تمرین تنیس
bracket [ستون نگهدارنده دیوار]
to deaden a wall عایق کردن دیوار
bell's bund دیوار هدایت کننده اب
bench wall دیوار تکیه گاه
abamurus [مستحک کننده دیوار]
concrete core wall دیوار با هسته بتنی
coping of a wall قرنیس روی دیوار
screening, screenings دیوار تخته حفاظ
ha-ha دیوار فرو رفته
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
murals واقع برروی دیوار
facing روکش محافظ دیوار
rockeries دیوار کوه نما
rockery دیوار کوه نما
screen دیوار تخته حفاظ
screened دیوار تخته حفاظ
baffle دیوار ارام کننده
baffled دیوار ارام کننده
baffles دیوار ارام کننده
baffling دیوار ارام کننده
coping of a wall در پوش روی دیوار
effective thickness of a wall ضخامت موثر دیوار
lining of the wall پوشش روی دیوار
fire wall دیوار اتش بند
flare wall دیوار حائل خاکریز پل
pile planking دیوار سپر فولادی
fresco a wall دیوار سفید کرده را
front wall دیوار مقابل اسکواش
half brick wall دیوار نیم اجره
immurement در دیوار قرار دادن
our next neighhbour همسایه دیوار بدیوارما
facings روکش محافظ دیوار
mason up بالا اوردن دیوار
as white as a sheet <idiom> سفید مثل گچ دیوار
bracket light چراغ دیوار کوب
earth retaining wall دیوار نگهبان خاک
earth retaining wall دیوار پشت بند
cross wall دیوار پلهای عرضی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com