Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
trabeated	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Other Matches
columnar and trabeated	[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
horned scully	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
cost plus contracts	قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
levels	تراز سطح افقی افقی کردن
level	تراز سطح افقی افقی کردن
planing	افقی سطح افق افقی کردن
planes	افقی سطح افق افقی کردن
levelled	تراز سطح افقی افقی کردن
planed	افقی سطح افق افقی کردن
plane	افقی سطح افق افقی کردن
leveled	تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge	گاوه افقی یاکولاس افقی
sectarian	تیرهای
gentilitial	تیرهای
denominational	تیرهای
semaphores	تیرهای راهنما
spandrel beams	تیرهای محیطی
carpenter's Gothic	[تیرهای چوبی سقف]
field arrow	تیرهای تیراندازی صحرایی
concrete joist shaker	ویبراتور تیرهای بتنی
number of rounds	تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata	[ستون با تیرهای مزین شده]
nimbostratus	ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
uprights	تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
grillage	شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
intertie	تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
popinjay shooting	کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
religioner	شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
aileron station	فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
hematin	ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
sighting shot	تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
paulian	عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
lake0dwelling	که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
karaite	عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
palafitte	خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
poles	چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole	چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
grillage	شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
calf's tongue	[برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
groups	طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group	طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
universal roll	برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
productions	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought	ساخته
framed	ساخته
it is made	ساخته میشود
paved ford	گدار ساخته
officinal	ساخته واماده
manufactured head	سر ساخته شده
precast	پیش ساخته
prefabricate	پیش ساخته
pucka	ساخته شده
pukka	ساخته شده
soi disant	خود ساخته
ruled surface	سطح خط ساخته
bamboo	ساخته شده از نی
bamboos	ساخته شده از نی
self constituted	خود ساخته
self formed	خود ساخته
makable	ساخته شدنی
artificalism	ساخته پنداری
haniwork	دست ساخته
made	ساخته شده
prefabricated	پیش ساخته
prefab	پیش ساخته
self-made	خود ساخته
self made	خود ساخته
prefabs	پیش ساخته
simulated	شبیه ساخته
immature	نیم ساخته
irowork	اهن ساخته
fecit	ساخته است
i do not have it in me	از من ساخته نیست
hand made	ساخته دست
lateral	افقی
laterad	افقی
horizontal	افقی
finished goods	کالاهای ساخته شده
tubular	ساخته شده ازلوله
india rubber	ساخته شده از لاستیک
marmorean	ساخته شده از مرمر
modular design	مدل پیش ساخته
india rubbers	ساخته شده از لاستیک
wolframic	ساخته شده ازتنگستن
unregenerated	دوباره ساخته نشده
blueprints	نقشه پیش ساخته
blueprint	نقشه پیش ساخته
intermediate product	محصول نیم ساخته
it is made	ساخته شده است
unregenerate	دوباره ساخته نشده
marmoreal	ساخته شده از مرمر
pre fabricated	پیش ساخته شده
build up beam	تیر ساخته شده
teacher made test	ازمون معلم ساخته
man-made	ساخته دست انسان
pre cast concrete	بتن پیش ساخته
fabrication	کالاهای ساخته شده
man made	ساخته دست انسان
zipgun	طپانچه دست ساخته
built up beam	تیر ساخته شده
high wrought	با استادی ساخته شده
cellulosic	ساخته شده از سلول
synthetic tar	قطران باز ساخته
heparin	که در کبد ساخته میشود
semi finished goods	کالاهای نیمه ساخته
stanchion	ستون پیش ساخته
horizontal section	برش افقی
horizontal boring	سوراخکاری افقی
yardarm	بازوی افقی
horizontal	سطح افقی
horizontal scrolling	حرکت افقی
straight	افقی بطورسرراست
straighter	افقی بطورسرراست
horizontal hook	قلاب افقی
horizontal integration	تمرکز افقی
horizontal integration	انضمام افقی
straightest	افقی بطورسرراست
horizontal loading	کولاس افقی
horizontal disparity	ناهمخوانی افقی
horizontal mobility	تحرک افقی
tiers	ردیف افقی
horizontal crossbar	میله افقی
horizontal plane	صفحه افقی
transverse plane	صفحه افقی
horizontal growth	رشد افقی
horizontal combination	ترکیب افقی
horizontal polarization	قطبش افقی
horizontal pump	پمپ افقی
horizontal taping	مساحی افقی
horizontal wedge	کولاس افقی
horizontal wedge	گاوه افقی
crosscut saw	اره افقی بر
cross level	افقی کردن
ordinate	حور افقی
brise-soleil	کرکره افقی
cross hatch	هاشور افقی
plain coordinates	مختصات افقی
brise-soleil	پرده افقی
putlog or lock	تیر افقی
rhumb	دایره افقی
cross head	تیر افقی
cross beam	تیر افقی
horizontally	بطور افقی
horizontal integration	ادغام افقی
transom	الت افقی
horizontal candlepower	شمع افقی
tier	ردیف افقی
jack arch	طاق افقی
landscape orientation	تمایل افقی
abscissa	بعد افقی
trunnion	پاشنه افقی
trunnion	مفصل افقی
abscissa	محور افقی
transom	وادار افقی
horizontal cornice	رخ بام افقی
cross-beam	تیر افقی
rebuilds	چیز دوباره ساخته شده
fictile	فرف سفالی ساخته شده از گل
wooden	از چوب ساخته شده خشن
wickerwork	ساخته شده از ترکه سبدسازی
reed	قصب ساخته شده ازنی
rebuild	چیز دوباره ساخته شده
herbal	ساخته شده از علف وگیاه
boxes are made of wood	جعبه ها از چوب ساخته میشوند
finish stock	موجودی کالای ساخته شده
half timber	ساخته شده از الوار کوتاه
alligators	ساخته شده ازپوست تمساح
gimmal	ساخته شده از حلقههای تودرتو
broadloom	ساخته شده درکارگاه وسیع
modular design	مدل ساختمانی پیش ساخته
on site concrete	بتن ساخته شده در کارگاه
Who has composed this tune?	این آهنگ راکی ساخته ؟
pinwale	ساخته شده ازالیاف باریک
piragua	ساخته شده ازتنه درخت
whole wheat	ساخته شده از گندم ساییده
sapphirine	ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque	ساخته شده بشکل مجسمه
alligator	ساخته شده ازپوست تمساح
spar bridge	پل ساخته شده ازگرده چوب
icehouse	خانه وساختمان ساخته شده از یخ
ice crete	بتون یک پارچه یا پیش ساخته
home-made <adj.>	در خانه ساخته [تهیه] شده
slatted	ساخته شده از تکههای باریک
plate girder	تیر ساخته شده از تسمه
surged	حرکات افقی اب دریا
transverse abduction	دور کردن افقی
surges	حرکات افقی اب دریا
boom	ستون افقی [کشتی]
spar	ستون افقی [کشتی]
crossbar	تیرک افقی دروازه
x axis	بردار افقی گراف
X coordinate	مختصات بردار افقی
lateral	واقع درخط افقی
vertical loom	دار افقی [قالی]
horizontal loom	دار افقی [قالی]
common roof	تیرچه افقی خرپا
dragon-tie	تیر افقی گوشه ها
grand piano	پیانوی بزرگ و افقی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com