English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (21 milliseconds)
English Persian
task organization سازمان برای رزم
Search result with all words
veto حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
rallied تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
departmental LAN شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
scotland yard اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
unit emplaning در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
line up <idiom> سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
Other Matches
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structure سازمان سازمان دادن
structures سازمان سازمان دادن
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
structuring سازمان سازمان دادن
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
activities سازمان
organisations سازمان
department سازمان
departments سازمان
systems سازمان
activity سازمان
machinery سازمان
organisms سازمان
inst سازمان
organism سازمان
structuring سازمان
organizations سازمان
structures سازمان
structure سازمان
organization سازمان
system سازمان
institution سازمان
organising سازمان دادن
task organization سازمان رزمی
file organization سازمان پرونده
reorganization تجدید سازمان
file organization سازمان فایل
foundation سازمان خیریه
table of organization جدول سازمان
board of inspection and survey سازمان بازرسی
organized سازمان یافته
organisations سازمان بندی
organization سازمان بندی
clandestine سازمان پنهانی
unit structure سازمان یکان
United Nations سازمان ملل
visual organization سازمان دیداری
data organization سازمان داده ها
systems مجموعه سازمان
sensory organization سازمان حسی
organizations سازمان بندی
system مجموعه سازمان
labor organization سازمان کارگری
organization chart لوحه سازمان
economic organization سازمان اقتصادی
organises سازمان دادن
tailors سازمان دادن
planning organization سازمان برنامه
tailor سازمان دادن
organize سازمان دادن
organizing سازمان دادن
counterintelligence سازمان ضد جاسوسی
organizes سازمان دادن
force structure سازمان یکانها
physique سازمان بدن
labor service سازمان کار
organizational مربوط به سازمان
physiques سازمان بدن
nonprofit organization سازمان غیرانتفاعی
charity organization سازمان خیریه
social organization سازمان اجتماعی
restructure تجدید سازمان کردن
reorganized تجدید سازمان کردن
organize بازار سازمان یافته
cadre اعضای یک سازمان نظامی
world health organization سازمان بهداشت جهانی
food and agricultural organization سازمان خواروبار وکشاورزی
stablishment قسمت نظامی سازمان
direction سازمان دهی یامدیریت
restructured تجدید سازمان کردن
order of battle سازمان نیروهایا یکان
reorganized دوباره سازمان دادن
cadres اعضای یک سازمان نظامی
reform اصلاحات تجدید سازمان
reorganizes تجدید سازمان کردن
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
social security organization سازمان تامین اجتماعی
hiring hall اژانس یا سازمان کاریابی
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
reorganizing دوباره سازمان دادن
reorganizing تجدید سازمان کردن
the church e. سازمان قانونی کلیسا
infrastructure سازمان زیر سازی
economic reorganization تجدید سازمان اقتصادی
reorganizes دوباره سازمان دادن
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
organises بازار سازمان یافته
organising بازار سازمان یافته
chief programmer سازمان برنامه نویسی
reorganising تجدید سازمان کردن
directed مدیریت یا سازمان دهی
reforms اصلاحات تجدید سازمان
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
organizing بازار سازمان یافته
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
u.n. سازمان ملل متحد
reorganised دوباره سازمان دادن
direct مدیریت یا سازمان دهی
organized سازمان داده شده
nonprofit organization سازمان غیر انتفاعی
cento سازمان پیمان مرکزی
organized market بازار سازمان یافته
geological survey سازمان زمین شناسی
compositions ارایش یکان سازمان
composition ارایش یکان سازمان
reorganization تجدید سازمان کردن
directs مدیریت یا سازمان دهی
type table نوع جدول سازمان
reorganised تجدید سازمان کردن
United Nations سازمان ملل متحد
reorganize تجدید سازمان کردن
tribalism سازمان وتشکیلات قبیلهای
Organization of American States سازمان دول امریکایی
reorganize دوباره سازمان دادن
organizes بازار سازمان یافته
restructures تجدید سازمان کردن
reorganises دوباره سازمان دادن
reorganises تجدید سازمان کردن
united nations organization سازمان ملل متحد
reorganising دوباره سازمان دادن
advance organizer پیش سازمان دهنده
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
mafias سازمان سری و قانون شکن
reorder point نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
consumer organization سازمان حمایت از مصرف کنندگان
organization for economic co opration سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
mafias سازمان سری دولت ستیز
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
distribution سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions سازمان دادن پراکندگی تیر
gestapo گشتاپو سازمان پلیس مخفی
gosplan سازمان برنامه ریزی شوروی
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
e c s c (european coal & steel commissio سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
accountable supply distribution activity سازمان نگهداری سوابق امادی
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
ku klux klan سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
APEC سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی
mafia سازمان سری دولت ستیز
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
mafia سازمان سری و قانون شکن
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
security council شورای امنیت سازمان ملل متحد
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
to shake up [a company] <idiom> سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
general assmbly of the united nations مجمع عمومی سازمان ملل متحد
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
iso Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
forming up تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
IMA سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
bilateral infrastructure سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
trust territory ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
de scramble سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
din سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
dumbarton oaks conference شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
greenwash نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
ecafe کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com