Total search result: 238 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
organises |
سازمان دادن |
organising |
سازمان دادن |
organize |
سازمان دادن |
organizes |
سازمان دادن |
organizing |
سازمان دادن |
tailor |
سازمان دادن |
tailors |
سازمان دادن |
|
|
Search result with all words |
|
organisations |
سازمان دادن ارایش دادن موضع |
organization |
سازمان دادن ارایش دادن موضع |
organizations |
سازمان دادن ارایش دادن موضع |
structure |
سازمان سازمان دادن |
structures |
سازمان سازمان دادن |
structuring |
سازمان سازمان دادن |
reorganised |
دوباره سازمان دادن |
reorganises |
دوباره سازمان دادن |
reorganising |
دوباره سازمان دادن |
reorganize |
دوباره سازمان دادن |
reorganized |
دوباره سازمان دادن |
reorganizes |
دوباره سازمان دادن |
reorganizing |
دوباره سازمان دادن |
formation |
سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی |
distribution |
سازمان دادن پراکندگی تیر |
distributions |
سازمان دادن پراکندگی تیر |
organises |
سازمان دادن ارایش دادن |
organising |
سازمان دادن ارایش دادن |
organize |
سازمان دادن ارایش دادن |
organizes |
سازمان دادن ارایش دادن |
organizing |
سازمان دادن ارایش دادن |
reshuffle |
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن |
reshuffled |
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن |
reshuffles |
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن |
reshuffling |
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن |
de scramble |
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد |
forming up |
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن |
front de liberation national |
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر |
organization of the ground |
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین |
unit emplaning |
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود |
to shake up [a company] <idiom> |
سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن |
Other Matches |
|
sub domain |
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است |
central treaty organization |
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران |
secret police |
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی |
ibi |
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد |
central treaty organization |
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند |
economic and social council |
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل |
international labour organization |
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد |
stable |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
stables |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
apparatus [machinery] |
سازمان [سازمان اداری ] |
organization |
سازمان |
organizations |
سازمان |
activities |
سازمان |
activity |
سازمان |
organisms |
سازمان |
department |
سازمان |
organism |
سازمان |
departments |
سازمان |
system |
سازمان |
systems |
سازمان |
institution |
سازمان |
structure |
سازمان |
organisations |
سازمان |
structuring |
سازمان |
inst |
سازمان |
machinery |
سازمان |
structures |
سازمان |
task organization |
سازمان رزمی |
organization chart |
لوحه سازمان |
table of organization |
جدول سازمان |
reorganization |
تجدید سازمان |
systems |
مجموعه سازمان |
United Nations |
سازمان ملل |
unit structure |
سازمان یکان |
clandestine |
سازمان پنهانی |
system |
مجموعه سازمان |
nonprofit organization |
سازمان غیرانتفاعی |
organizational |
مربوط به سازمان |
visual organization |
سازمان دیداری |
organization |
سازمان بندی |
data organization |
سازمان داده ها |
organisations |
سازمان بندی |
planning organization |
سازمان برنامه |
physiques |
سازمان بدن |
charity organization |
سازمان خیریه |
file organization |
سازمان پرونده |
organized |
سازمان یافته |
foundation |
سازمان خیریه |
economic organization |
سازمان اقتصادی |
sensory organization |
سازمان حسی |
board of inspection and survey |
سازمان بازرسی |
file organization |
سازمان فایل |
social organization |
سازمان اجتماعی |
physique |
سازمان بدن |
labor organization |
سازمان کارگری |
counterintelligence |
سازمان ضد جاسوسی |
organizations |
سازمان بندی |
force structure |
سازمان یکانها |
labor service |
سازمان کار |
reducing |
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن |
reduce |
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن |
reduces |
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن |
social security organization |
سازمان تامین اجتماعی |
food and agricultural organization |
سازمان خواروبار وکشاورزی |
reorganize |
تجدید سازمان کردن |
restructured |
تجدید سازمان کردن |
direct |
مدیریت یا سازمان دهی |
hiring hall |
اژانس یا سازمان کاریابی |
compositions |
ارایش یکان سازمان |
composition |
ارایش یکان سازمان |
reorganising |
تجدید سازمان کردن |
organized |
سازمان داده شده |
restructure |
تجدید سازمان کردن |
advance organizer |
پیش سازمان دهنده |
economic reorganization |
تجدید سازمان اقتصادی |
reorganizing |
تجدید سازمان کردن |
stablishment |
قسمت نظامی سازمان |
geological survey |
سازمان زمین شناسی |
reorganizes |
تجدید سازمان کردن |
directed |
مدیریت یا سازمان دهی |
task organization |
سازمان برای رزم |
association for women in computing |
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی |
the church e. |
سازمان قانونی کلیسا |
reorganized |
تجدید سازمان کردن |
reforms |
اصلاحات تجدید سازمان |
front office |
سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان |
Civil Aviation Organization |
سازمان هواپیمایی کشور |
restructures |
تجدید سازمان کردن |
reform |
اصلاحات تجدید سازمان |
cento |
سازمان پیمان مرکزی |
tribalism |
سازمان وتشکیلات قبیلهای |
infrastructure |
سازمان زیر سازی |
world health organization |
سازمان بهداشت جهانی |
united nations organization |
سازمان ملل متحد |
United Nations |
سازمان ملل متحد |
u.n. |
سازمان ملل متحد |
organizing |
بازار سازمان یافته |
type table |
نوع جدول سازمان |
reorganization |
تجدید سازمان کردن |
Organization of American States |
سازمان دول امریکایی |
table of organization and equipment (toe |
جدول سازمان و تجهیزات |
cadres |
اعضای یک سازمان نظامی |
order of battle |
سازمان نیروهایا یکان |
cadre |
اعضای یک سازمان نظامی |
organizes |
بازار سازمان یافته |
organized market |
بازار سازمان یافته |
organising |
بازار سازمان یافته |
reorganised |
تجدید سازمان کردن |
reorganises |
تجدید سازمان کردن |
nonprofit organization |
سازمان غیر انتفاعی |
chief programmer |
سازمان برنامه نویسی |
coast defence |
سازمان پدافنداز ساحل |
organises |
بازار سازمان یافته |
directs |
مدیریت یا سازمان دهی |
organize |
بازار سازمان یافته |
direction |
سازمان دهی یامدیریت |
federative |
مبنی بر سازمان کشورهای متحد |
OPEC |
سازمان کشورهای صادرکننده نفت |
reorder point |
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش |
organization for european economic coopr |
سازمان همکاری اقتصادی اروپا |
APEC |
سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی |
coefficient of relative efficiency organ |
ضریب نسبی کارایی سازمان |
organization of petroleum exporting cont |
سازمان کشورهای صادرکننده نفت |
accountable supply distribution activity |
سازمان نگهداری سوابق امادی |
organization of central american states |
سازمان دول امریکای مرکزی |
e c s c (european coal & steel commissio |
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک |
consumer organization |
سازمان حمایت از مصرف کنندگان |
sequential file organization |
سازمان دهی ترتیبی فایل |
mafias |
سازمان سری و قانون شکن |
international refugee organization |
سازمان بین المللی اوارگان |
international standards organization |
سازمان استانداردهای بین المللی |
mafias |
سازمان سری دولت ستیز |
ku klux klan |
سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا |
mafia |
سازمان سری دولت ستیز |
north atlantic treaty organization (nato |
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی |
organization for economic co opration |
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی |
army management structure |
سازمان مدیریت نیروی زمینی |
gestapo |
گشتاپو سازمان پلیس مخفی |
gosplan |
سازمان برنامه ریزی شوروی |
mafia |
سازمان سری و قانون شکن |
OAS |
مخفف سازمان کشورهای امریکایی |
competroller |
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات |
eia |
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک |
security council |
شورای امنیت سازمان ملل متحد |
international peace force |
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل |
integrated revision |
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات |
general assmbly of the united nations |
مجمع عمومی سازمان ملل متحد |
C.I.A |
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا |
interactive |
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده |
formation |
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه |
preprocess |
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده |
peace keeping forces |
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل |
peace force |
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد |
NATO |
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی |
iso |
Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها |
record |
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد |
task organization |
سازمان دادان برای رزم برش رزمی |
bilateral infrastructure |
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه |
physical |
سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده |
IMA |
سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان |
national infrastructure |
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی |
British Standards Institute |
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند |
enterpreneur |
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند |
trust territory |
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد |
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. |
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند . |
dumbarton oaks conference |
شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند |
greenwash |
نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است |
profit centre |
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد |
campus network |
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی |
din |
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها |
half area |
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت |
Common Market |
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا |
consent |
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود |
consented |
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود |
consents |
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود |
consenting |
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود |
ecafe |
کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است |
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. |
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد. |
ri/sme |
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing |
distributing |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
distributes |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
distribute |
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
sig |
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک |
security council |
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است |
accumulated depreciation |
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند |
bogota |
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد |
food and agricultural organization |
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است |
departmental LAN |
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها |
yalta conference |
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد |
networking |
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف |
line up <idiom> |
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن |
association for system management |
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند |
brucsels treaty organization |
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491 |
rallies |
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |
rally |
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |
unformed |
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان |
rallied |
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |
ansi |
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است |
international court of justice |
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است |
united nations organization |
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد |