English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
accountable supply distribution activity سازمان نگهداری سوابق امادی
Other Matches
record keeping نگهداری سوابق
accountable depot مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accountability ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
corrective maintenance نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
constraint of supply محدودیت امادی
item اقلام امادی
items اقلام امادی
supply reserves ذخایر امادی
supply manifest بارنامه امادی
class ii activity فعالیت امادی طبقه 2
class i activity فعالیت امادی طبقه 1
acorns گروه امادی مقدم
major end item اقلام عمده امادی
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
maintenance تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
records سوابق
information سوابق
case histories سوابق
reference سوابق
references سوابق
case history سوابق
dossier سوابق
dossiers سوابق
data سوابق دانسته ها
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
gun book دفتریادداشت سوابق توپ
data سوابق عناصر داده ها
logbook کتاب سوابق هواپیما
record book دفتر ثتب سوابق
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
please send me the p papers خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
structuring سازمان سازمان دادن
structures سازمان سازمان دادن
structure سازمان سازمان دادن
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
judge made law نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
dogmatism دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
devil's advocates کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
institution سازمان
activity سازمان
activities سازمان
system سازمان
organism سازمان
inst سازمان
organisms سازمان
systems سازمان
department سازمان
departments سازمان
machinery سازمان
organization سازمان
structure سازمان
structuring سازمان
structures سازمان
organisations سازمان
organizations سازمان
reorganization تجدید سازمان
task organization سازمان رزمی
data organization سازمان داده ها
counterintelligence سازمان ضد جاسوسی
nonprofit organization سازمان غیرانتفاعی
table of organization جدول سازمان
social organization سازمان اجتماعی
systems مجموعه سازمان
organization chart لوحه سازمان
organizing سازمان دادن
organizes سازمان دادن
economic organization سازمان اقتصادی
organizations سازمان بندی
foundation سازمان خیریه
file organization سازمان پرونده
organising سازمان دادن
physique سازمان بدن
physiques سازمان بدن
organises سازمان دادن
file organization سازمان فایل
force structure سازمان یکانها
system مجموعه سازمان
tailor سازمان دادن
clandestine سازمان پنهانی
organize سازمان دادن
unit structure سازمان یکان
United Nations سازمان ملل
board of inspection and survey سازمان بازرسی
visual organization سازمان دیداری
organizational مربوط به سازمان
planning organization سازمان برنامه
organized سازمان یافته
organisations سازمان بندی
tailors سازمان دادن
organization سازمان بندی
charity organization سازمان خیریه
sensory organization سازمان حسی
labor organization سازمان کارگری
labor service سازمان کار
holding نگهداری
conservation نگهداری
storage نگهداری
upkeep نگهداری
retention نگهداری
detainer نگهداری
retinues نگهداری
retinue نگهداری
internment نگهداری
sustentation نگهداری
sustention نگهداری
custody نگهداری
detentions نگهداری
guarding subsidy حق نگهداری
landing, storage, delivery نگهداری
maintenance نگهداری
detention نگهداری
safe guard نگهداری
preservation نگهداری
keeping نگهداری
safe keeping نگهداری
sustenance نگهداری
guardianship نگهداری
protection نگهداری
reforms اصلاحات تجدید سازمان
organized سازمان داده شده
composition ارایش یکان سازمان
reorganizes تجدید سازمان کردن
reform اصلاحات تجدید سازمان
directs مدیریت یا سازمان دهی
u.n. سازمان ملل متحد
cento سازمان پیمان مرکزی
reorganised تجدید سازمان کردن
compositions ارایش یکان سازمان
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
reorganizing تجدید سازمان کردن
reorganizing دوباره سازمان دادن
type table نوع جدول سازمان
reorganizes دوباره سازمان دادن
cadres اعضای یک سازمان نظامی
cadre اعضای یک سازمان نظامی
reorganised دوباره سازمان دادن
advance organizer پیش سازمان دهنده
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
reorganises تجدید سازمان کردن
reorganising دوباره سازمان دادن
world health organization سازمان بهداشت جهانی
reorganising تجدید سازمان کردن
infrastructure سازمان زیر سازی
tribalism سازمان وتشکیلات قبیلهای
reorganize دوباره سازمان دادن
restructure تجدید سازمان کردن
United Nations سازمان ملل متحد
reorganized دوباره سازمان دادن
reorganized تجدید سازمان کردن
united nations organization سازمان ملل متحد
reorganises دوباره سازمان دادن
hiring hall اژانس یا سازمان کاریابی
organising بازار سازمان یافته
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
organizing بازار سازمان یافته
social security organization سازمان تامین اجتماعی
organizes بازار سازمان یافته
economic reorganization تجدید سازمان اقتصادی
organize بازار سازمان یافته
geological survey سازمان زمین شناسی
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
food and agricultural organization سازمان خواروبار وکشاورزی
stablishment قسمت نظامی سازمان
organises بازار سازمان یافته
task organization سازمان برای رزم
Organization of American States سازمان دول امریکایی
restructured تجدید سازمان کردن
restructures تجدید سازمان کردن
direction سازمان دهی یامدیریت
nonprofit organization سازمان غیر انتفاعی
direct مدیریت یا سازمان دهی
organized market بازار سازمان یافته
reorganize تجدید سازمان کردن
chief programmer سازمان برنامه نویسی
the church e. سازمان قانونی کلیسا
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
order of battle سازمان نیروهایا یکان
reorganization تجدید سازمان کردن
directed مدیریت یا سازمان دهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com