English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 260 (14 milliseconds)
English Persian
labor service سازمان کار
Search result with all words
din سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
organisations سازمان
organisations سازمان دادن ارایش دادن موضع
organisations سازمان بندی
organization سازمان
organization سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization سازمان بندی
organizations سازمان
organizations سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations سازمان بندی
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
distribute سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
direct مدیریت یا سازمان دهی
directed مدیریت یا سازمان دهی
directs مدیریت یا سازمان دهی
structure سازمان
structure سازمان سازمان دادن
structures سازمان
structures سازمان سازمان دادن
structuring سازمان
structuring سازمان سازمان دادن
organizational مربوط به سازمان
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
machinery سازمان
institution سازمان
reorganised دوباره سازمان دادن
reorganised تجدید سازمان کردن
reorganises دوباره سازمان دادن
reorganises تجدید سازمان کردن
reorganising دوباره سازمان دادن
reorganising تجدید سازمان کردن
reorganize دوباره سازمان دادن
reorganize تجدید سازمان کردن
reorganized دوباره سازمان دادن
reorganized تجدید سازمان کردن
reorganizes دوباره سازمان دادن
reorganizes تجدید سازمان کردن
reorganizing دوباره سازمان دادن
reorganizing تجدید سازمان کردن
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
formation سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
distribution سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions سازمان دادن پراکندگی تیر
direction سازمان دهی یامدیریت
veto حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
organises سازمان دادن
organises سازمان دادن ارایش دادن
organises بازار سازمان یافته
organising سازمان دادن
organising سازمان دادن ارایش دادن
organising بازار سازمان یافته
organize سازمان دادن
organize سازمان دادن ارایش دادن
organize بازار سازمان یافته
organizes سازمان دادن
organizes سازمان دادن ارایش دادن
organizes بازار سازمان یافته
organizing سازمان دادن
organizing سازمان دادن ارایش دادن
organizing بازار سازمان یافته
system سازمان
system مجموعه سازمان
systems سازمان
systems مجموعه سازمان
foundation سازمان خیریه
physique سازمان بدن
physiques سازمان بدن
rallied تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
reorganization تجدید سازمان
reorganization تجدید سازمان کردن
disorganised به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
tailor سازمان دادن
tailors سازمان دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reform اصلاحات تجدید سازمان
reforms اصلاحات تجدید سازمان
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
cadre اعضای یک سازمان نظامی
cadres اعضای یک سازمان نظامی
Other Matches
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
organism سازمان
organisms سازمان
inst سازمان
activities سازمان
activity سازمان
departments سازمان
department سازمان
labor organization سازمان کارگری
economic organization سازمان اقتصادی
force structure سازمان یکانها
file organization سازمان فایل
organized سازمان یافته
board of inspection and survey سازمان بازرسی
charity organization سازمان خیریه
clandestine سازمان پنهانی
counterintelligence سازمان ضد جاسوسی
data organization سازمان داده ها
file organization سازمان پرونده
nonprofit organization سازمان غیرانتفاعی
organization chart لوحه سازمان
unit structure سازمان یکان
task organization سازمان رزمی
table of organization جدول سازمان
social organization سازمان اجتماعی
sensory organization سازمان حسی
planning organization سازمان برنامه
visual organization سازمان دیداری
United Nations سازمان ملل
restructured تجدید سازمان کردن
chief programmer سازمان برنامه نویسی
restructure تجدید سازمان کردن
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
cento سازمان پیمان مرکزی
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
advance organizer پیش سازمان دهنده
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
world health organization سازمان بهداشت جهانی
hiring hall اژانس یا سازمان کاریابی
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
stablishment قسمت نظامی سازمان
social security organization سازمان تامین اجتماعی
organized market بازار سازمان یافته
Organization of American States سازمان دول امریکایی
nonprofit organization سازمان غیر انتفاعی
geological survey سازمان زمین شناسی
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
united nations organization سازمان ملل متحد
United Nations سازمان ملل متحد
economic reorganization تجدید سازمان اقتصادی
order of battle سازمان نیروهایا یکان
u.n. سازمان ملل متحد
type table نوع جدول سازمان
the church e. سازمان قانونی کلیسا
food and agricultural organization سازمان خواروبار وکشاورزی
task organization سازمان برای رزم
restructures تجدید سازمان کردن
composition ارایش یکان سازمان
compositions ارایش یکان سازمان
organized سازمان داده شده
infrastructure سازمان زیر سازی
tribalism سازمان وتشکیلات قبیلهای
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
ku klux klan سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
reorder point نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
gestapo گشتاپو سازمان پلیس مخفی
organization for economic co opration سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
gosplan سازمان برنامه ریزی شوروی
consumer organization سازمان حمایت از مصرف کنندگان
accountable supply distribution activity سازمان نگهداری سوابق امادی
APEC سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
mafias سازمان سری و قانون شکن
e c s c (european coal & steel commissio سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
mafia سازمان سری و قانون شکن
mafia سازمان سری دولت ستیز
mafias سازمان سری دولت ستیز
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
security council شورای امنیت سازمان ملل متحد
to shake up [a company] <idiom> سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
general assmbly of the united nations مجمع عمومی سازمان ملل متحد
forming up تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
iso Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
bilateral infrastructure سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
IMA سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
trust territory ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
de scramble سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
dumbarton oaks conference شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
greenwash نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
ecafe کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
ri/sme سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
sig Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
accumulated depreciation کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
security council یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
food and agricultural organization از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
departmental LAN شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
networking 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
line up <idiom> سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
international court of justice دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
ansi سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
asm Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
organization of the ground سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
checkerboarding سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
pan american union سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
unit emplaning در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
scotland yard اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
clandestine سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
transshipment activity سیستم حمل و نقل سطح مملکتی سازمان حمل و نقل در سطح وزارت دفاع
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
collection activity عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com