English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English Persian
ecological factor سازه بوم شناختی
Other Matches
ecological equilibrum همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
structuring سازه
factor سازه
factors سازه
frame سازه
construct سازه
constructed سازه
constructing سازه
constructs سازه
structure سازه
structures سازه
concrete structure سازه بتنی
negative element سازه منفی
hypothetical construct سازه فرضی
construct validity اعتبار سازه
heating unit سازه گرمساز
factor of safety سازه ابیمی
element area سازه تصویر
positive element سازه مثبت
structrual engineering industry صنعت سازه
elements سازه برقی
element سازه برقی
eye-catcher سازه تزئینی
picture element سازه تصویر
internal structure سازه داخلی
steel framed structured سازه فولادی
cellular structure ساختارسلولی سازه سلولی
constituent سازه تشکیل دهنده
sextets نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextette نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituents سازه تشکیل دهنده
frame partition جداگر سازه دار
sextet نغمه شش سازه یا شش اوازه
cognitive شناختی
technological فن شناختی
technologically فن شناختی
crystalline structure سازه بلوری ساختمان کریستالی
bionic وابسته به زیست سازه شناسی
acoustic صوت شناختی
criminological جرم شناختی
ecological change تغییربوم شناختی
philologically زبان شناختی
phenomenological پدیدار شناختی
petrological سنگ شناختی
esthetic زیبایی شناختی
epistemological معرفت شناختی
morphological ریخت شناختی
methodological روش شناختی
ecological factor همگربوم شناختی
cognitive system نظام شناختی
biologically زیست شناختی
ecological بوم شناختی
ecologically بوم شناختی
phonetic اوا شناختی
mythological اسطوره شناختی
aesthetically زیبایی شناختی
geological زمین شناختی
sociological جامعه شناختی
aesthetic زیبایی شناختی
neurological عصب شناختی
cognitive schema طرحواره شناختی
cognitive map نقشه شناختی
cognitive style سبک شناختی
cognitive dissonance ناهماهنگی شناختی
pathological اسیب شناختی
cognitive consonance هماهنگی شناختی
biological زیست شناختی
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
psychobiology روانشناسی زیست شناختی
ecological architecture معماری بوم شناختی
neuropsychology روانشناسی عصب شناختی
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
cosmological constant ثابت کیهان شناختی
biologism زیست شناختی نگری
biological control کنترل زیست شناختی
ecological distance فاصله بوم شناختی
ecological nich زیستخوان بوم شناختی
ecological process فرایند بوم شناختی
ecological realized natality زه و زاد بوم شناختی
ecological unit یگان بوم شناختی
acoustic investigation جستار صوت شناختی
ethnopsychology روانشناسی قوم شناختی
graphopathology اسیب شناسی خط شناختی
ecological constallation برج بوم شناختی
ecological backlash وازنش بوم شناختی
ecological change دگرگونی بوم شناختی
cosmological principal اصل کیهان شناختی
cosmological model مدل کیهان شناختی
ecological equivalent هم ارزی بوم شناختی
ecological mortality مرگ و میر بوم شناختی
kinesiological analysis تحلیل حرکت شناختی بدن
kinesiological principle اصول حرکت شناختی بدن
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
biodegraability قابلیت تجزیه بیولوژیکی پذیرندگی فروافت زیست شناختی
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com