Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
Other Matches
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
asian games
بازیهای اسیایی
field games
بازیهای میدانی
games
بازیهای المپیک
youth sports
بازیهای جوانان
racket games
بازیهای راکتدار
net games
بازیهای توردار
olympics
بازیهای المپیک
plympic games
بازیهای المپیک
court games
بازیهای محوطهای
computerized game playing
بازیهای کامپیوتری
party politics
سیاست بازیهای حزبی
winter olympic
بازیهای المپیک زمستانی
tracked
زمین بازیهای میدانی
tracks
زمین بازیهای میدانی
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
track
زمین بازیهای میدانی
goal games
بازیهای دروازه دار
pan american games
بازیهای ملتهای امریکایی
ball park
زمین بازیهای با توپ
match
رویارویی بازیهای دو جانبه
matches
رویارویی بازیهای دو جانبه
olympiad
جشنهای بازیهای المپیک
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
queen of
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
groundhopper
[British English]
طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور
[از خانه]
تیم خود را دیدار میکند.
amphitheater
سالن
coliseum
سالن
gallery
سرسرا سالن
basilica
سالن درازومستطیل
lyceum
سالن بحث
mess
سالن غذاخوری
basilicas
سالن درازومستطیل
arrival hall
سالن ورود
music halls
سالن موسیقی
drawing rooms
سالن پذیرایی
drawing room
سالن پذیرایی
showroom
سالن نمایشگاه
showrooms
سالن نمایشگاه
salons
سالن زیبایی
salon
سالن زیبایی
messes
سالن غذاخوری
music hall
سالن موسیقی
mass hall
سالن نهارخوری
concourse
سالن اصلی
ballrooms
سالن رقص
gym
سالن ژیمناستیک
gyms
سالن ژیمناستیک
galleries
سرسرا سالن
beauty salon
سالن زیبایی
arrival hall
سالن ورود
colosseum
سالن بزرگ
living rooms
سالن نشیمن
lobby
سالن انتظار
lobbies
سالن انتظار
lobbied
سالن انتظار
ballroom
سالن رقص
living room
سالن نشیمن
mass hall
سالن غذاخوری
officer's mess
سالن غذاخوری افسران
court tennis
تنیس داخل سالن
astrodome
سالن رسد خانه
lobbied
سالن هتل و مهمانخانه
refectories
سالن ناهار خوری
lobbies
سالن هتل و مهمانخانه
saloon car
واگن سالن دار
beauty shop
سالن ارایش وزیبایی
refectory
سالن ناهار خوری
dojang
سالن تمرین تکواندو
indoor soccer
فوتبال داخل سالن
saloons
سالن زیبایی رستوران
parlor car
سالن استراحت قطار
saloon
سالن زیبایی رستوران
wardroom
سالن بیماران بیمارستان
lyceum
سالن سخنرانی عمومی
dramshop
سالن مشروب فروشی
departure hall
سالن ترک کردن
lobby
سالن هتل و مهمانخانه
basilica
کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas
کلیساهایی که سالن دراز دارند
parlormaid
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
valhalla
سالن پذیرایی خدای اودین
The hall has three exits.
سالن دارای سه خروجی است.
lounge car
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
Is there a beauty salon in the hotel?
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall
سالن غذا خوری سرباز خانه
roughhouse
بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
lounger
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
plateform
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pullman car
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
gatecrasher
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
democratic comiteism
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
lounges
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
dining facility
ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounged
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
electronic
الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic voltmeter
ولت سنج الکترونیکی
electronic warfare
میدان جنگ الکترونیکی
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی دارائی
eft
انتقال الکترونیکی سرمایه
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic camputer
ماشین حساب الکترونیکی
electronic countermea sures
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
videoed
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
EXOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
videos
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronically programmable
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
Open-plan
<adj.>
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
EXNOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
facsimile transceiver
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
sense
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com