English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
dramshop سالن مشروب فروشی
Other Matches
bistro اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros اغذیه فروشی و مشروب فروشی
grogshop دکان مشروب فروشی
dramshop بار مشروب فروشی
jointer صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
liquors مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquor مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
amphitheater سالن
coliseum سالن
basilica سالن درازومستطیل
arrival hall سالن ورود
beauty salon سالن زیبایی
basilicas سالن درازومستطیل
mess سالن غذاخوری
messes سالن غذاخوری
salons سالن زیبایی
lyceum سالن بحث
colosseum سالن بزرگ
living room سالن نشیمن
concourse سالن اصلی
galleries سرسرا سالن
gallery سرسرا سالن
arrival hall سالن ورود
gyms سالن ژیمناستیک
gym سالن ژیمناستیک
ballrooms سالن رقص
ballroom سالن رقص
salon سالن زیبایی
mass hall سالن نهارخوری
drawing room سالن پذیرایی
mass hall سالن غذاخوری
lobbied سالن انتظار
showrooms سالن نمایشگاه
music halls سالن موسیقی
lobbies سالن انتظار
music hall سالن موسیقی
showroom سالن نمایشگاه
living rooms سالن نشیمن
drawing rooms سالن پذیرایی
lobby سالن انتظار
parlor car سالن استراحت قطار
saloons سالن زیبایی رستوران
beauty shop سالن ارایش وزیبایی
saloon سالن زیبایی رستوران
lobbies سالن هتل و مهمانخانه
dojang سالن تمرین تکواندو
lobbied سالن هتل و مهمانخانه
astrodome سالن رسد خانه
officer's mess سالن غذاخوری افسران
wardroom سالن بیماران بیمارستان
refectories سالن ناهار خوری
court tennis تنیس داخل سالن
saloon car واگن سالن دار
departure hall سالن ترک کردن
amusement arcade سالن بازیهای الکترونیکی
indoor soccer فوتبال داخل سالن
lobby سالن هتل و مهمانخانه
refectory سالن ناهار خوری
lyceum سالن سخنرانی عمومی
basilica کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas کلیساهایی که سالن دراز دارند
parlormaid کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
valhalla سالن پذیرایی خدای اودین
The hall has three exits. سالن دارای سه خروجی است.
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
Is there a beauty salon in the hotel? آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall سالن غذا خوری سرباز خانه
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounger کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
pullman car واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pottle مشروب
drinks مشروب
beverages مشروب
beverage مشروب
tippled مشروب
strunt مشروب
tipples مشروب
tippling مشروب
tipple مشروب
drink مشروب
gatecrasher کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
liquor مشروب الکلی
bootleg مشروب قاچاق
halazone پودرضدعفونی اب مشروب
liquors مشروب الکلی
snorting جرعه مشروب
shot یک گیلاس مشروب
slugged یک جرعه مشروب
slug یک جرعه مشروب
intoxicants مشروب مسکر
intoxicant مشروب مسکر
drinkers مشروب خور
drinker مشروب خور
boozers مشروب خور
boozer مشروب خور
boozier وابسته به مشروب
hooch مشروب تند
rummer لیوان مشروب
slumgulion مشروب بی مزه
boozy وابسته به مشروب
booziest وابسته به مشروب
shots یک گیلاس مشروب
slugs یک جرعه مشروب
A good stiff ( strong ) alchoholic drink . مشروب پرمایه
barkeep مشروب فروش
purls مشروب مالت
purling مشروب مالت
purled مشروب مالت
purl مشروب مالت
snort جرعه مشروب
snorted جرعه مشروب
snorts جرعه مشروب
boozing مشروب الکلی
boozes مشروب الکلی
boozed مشروب الکلی
booze مشروب الکلی
birl مشروب خوردن
barkeeper مشروب فروش
carousing در مشروب افراط کردن
carouses در مشروب افراط کردن
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
stimulants مشروب الکلی انگیزه
stimulant مشروب الکلی انگیزه
It melts in the mouth. مثل آب مشروب می خورد
bibber ادم معتاد به مشروب
caroused در مشروب افراط کردن
swizzle مشروب مست کننده
puffs مشروب گازدار پفک
puffing مشروب گازدار پفک
puff مشروب گازدار پفک
wish wash مشروب ابکی اب زیپو
supping شام دادن مشروب
supped شام دادن مشروب
sup شام دادن مشروب
rum running حمل مشروب قاچاق
hooch مشروب قاچاقی وپست
strong drink مشروب قوی و پر الکل
sups شام دادن مشروب
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
nightcap مشروب قبل ازخواب
hollands جین یا مشروب هلندی
hard drink مشروب قوی و پر الکل
nightcaps مشروب قبل ازخواب
carouse در مشروب افراط کردن
sloshing غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes غذای چسبناک مشروب لزج
slosh غذای چسبناک مشروب لزج
bowler مشروب خوارافراطی دائم الخمر
schnapps مشروب جین قوی هلندی
slopping مشروب رقیق وبی مزه
to take a cup too much <idiom> بیش از اندازه مشروب خوردن
bowlers مشروب خوارافراطی دائم الخمر
He drank himself to death. آنقدر مشروب خورد تامرد
slop مشروب رقیق وبی مزه
slopped مشروب رقیق وبی مزه
skid row محله مشروب فروشهای ارزان
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
shebeen مشروب فروش بدون پروانه
for sale فروشی
sales فروشی
disposability فروشی
on offer فروشی
on sale فروشی
refect با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
He gets keyed up with a few drinks . با چند گیلاس مشروب میزان می شود
To drink on an empty stomach. روی شکم خالی مشروب خوردن
mazer جام مشروب خوری چوبی بزرگ
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
punch مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punches مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
root beers مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
root beer مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
whole sale trade عمده فروشی
whole sale dealer عمده فروشی
wholesale عمده فروشی
priggery علم فروشی
priggishness علم فروشی
perfumery عطر فروشی
cash crop محصول فروشی
newsstand روزنامه فروشی
cash crop فرآورد فروشی
optometry عینک فروشی
peacockery خود فروشی
wineshop باده فروشی
pedlary دست فروشی
prudishness عفت فروشی
grocery خواربار فروشی
short sale پیش فروشی
short sale سلم فروشی
taproom بارمشروب فروشی
grocery store [American E] خواربار فروشی
slopwork دوخته فروشی
food shop خواربار فروشی
grocer's خواربار فروشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com