Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
shot string
ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
Other Matches
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
fowling piece
تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
rifle salute
احترام با تفنگ سلام با تفنگ
rifle shot
تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
fowling piece
تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
out of bounds
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
prolix
دراز
longed
دراز
long
دراز
longer
دراز
macro
دراز
linear
دراز
longish
دراز
verbose
دراز
longheaded
دراز سر
longest
دراز
to eke out
دراز
long headed
سر دراز
oblong
دراز
lengthwise
دراز
to be prolonged
دراز
dolichomorphic
دراز تن
to piece out
دراز
lengthy
دراز
longs
دراز
toom
دراز
long-
دراز
oblongs
دراز
oblongated
دراز
long-winded
دراز نفس
long winded
دراز نفس
long wind
دراز نفسی
pintail
اردک دم دراز
oblong
دراز پهنا
protract
دراز کردن
streek
دراز کردن
extend
دراز کردن
oblongs
دراز پهنا
prolixity
دراز نویسی
prolongate
دراز کردن
elongation
دراز شدگی
longevity
دراز عمری
oblonated
دراز :درازنا
ileum
روده دراز
inductile
دراز نشو
lantern jawed
چانه دراز
stretch
دراز کردن
lanternjaws
چانه دراز
codlin
یکجورسیب دراز
stretched
دراز کردن
long bill
نوک دراز
proboscis
پوزه دراز
narrow
دراز وباریک
couchant
دراز کشیده
weedy
دراز و باریک
lanky
دراز وباریک
snipe
نوک دراز
at full length
دراز کشیده
proboscises
پوزه دراز
narrower
دراز وباریک
narrowed
دراز وباریک
long billed
نوک دراز
long bone
استخوانهای دراز
gangling
طولانی و دراز
far-fetched
دور و دراز
far fetched
دور و دراز
narrowest
دراز وباریک
long-life
عمر دراز
long life
عمر دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
longhead
کله دراز
stretches
دراز کردن
long eared
گوش دراز
long necked
گردن دراز
long range
دراز مدت
long run
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
long term
دراز مدت
longeval
دراز عمر
codling
یکجورسیب دراز
lengthening
دراز شدن
lengthened
دراز کردن
blue moon
زمان دراز
lengthen
دراز شدن
lengthen
دراز کردن
elongating
دراز شدن
elongating
دراز کردن
elongates
دراز شدن
elongate
دراز شدن
verbalization
دراز گویی
long-drawn-out
دور و دراز
long-time
دراز مدت
elongates
دراز کردن
lengthening
دراز کردن
string
چسبناک دراز
lengthens
دراز کردن
drag on
<idiom>
دراز کردن
lengthens
دراز شدن
lengthened
دراز شدن
elongate
دراز کردن
to stretch out
دراز کردن
snipes
نوک دراز
longer-term
دراز مدت
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
sniping
نوک دراز
sniped
نوک دراز
in the long run
در دراز مدت
long-term
دراز مدت
wader
مرغ دراز پا
gun
تفنگ
breechloader
تفنگ ته پر
musketry
تفنگ ها
breech loader
تفنگ ته پر
shotguns
تفنگ
shotgun
تفنگ
firer
تفنگ
bottom
کف تفنگ
guns
تفنگ
bottoms
کف تفنگ
musketry
تفنگ
rifle
تفنگ
breech
ته تفنگ
rifles
تفنگ
gun butt
ته تفنگ
flint lock
تفنگ
rifle (rifled bore)
تفنگ
shot line
نخ تفنگ
rifle gun
تفنگ
smoothbore
تفنگ
toboggan
سورتمه دراز و باریک
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
tractile
لوله شو دراز شدنی
ileitis
اماس روده دراز
johnboat
قایق دراز و باریک
repose
دراز کشیدن غنودن
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
prolate
دوک وار دراز
orang-outang
یکجوربوزینه دراز دست
long term memory
حافطه دراز مدت
orang-outangs
یکجوربوزینه دراز دست
mongooses
میمون پوزه دراز
long necked flask
بالن گردن دراز
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
ileal
وابسته به روده دراز
ileac
وابسته به روده دراز
hatchet face
صورت دراز وباریک
grallatorial
وابسته به دراز پایان
godwit
نوک دراز ابی
weed
دراز و لاغر پوشاک
full bottomed
دارای دنباله دراز
secular trend
روند دراز مدت
to live a long life
عمر دراز کردن
to make old bones
عمر دراز کردن
extended pole piece
قطبک دراز شده
longer-term
دوره دراز مدت
weeded
دراز و لاغر پوشاک
scolopax
جنس نوک دراز
ringtail
تلیله نوک دراز
reach
دراز کردن دست
scoldpaceous
مانند نوک دراز
long-term
دوره دراز مدت
weeding
دراز و لاغر پوشاک
long lived
دارای عمر دراز
long lived
دراز عمر معمر
long-lived
دارای عمر دراز
long-lived
دراز عمر معمر
deferred liability
دیون دراز مدت
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
paidle
یکجوربیل دسته دراز
tusks
دندان دراز وتیز
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
chaises longues
نوعی نیمکت دراز
interminably
بطور بسیار دراز
toboggans
سورتمه دراز و باریک
chatterbox
ادم روده دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
tusk
دندان دراز وتیز
verbosity
دراز نویسی پرگویی
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
orangutan
بوزینه دست دراز
orangoutang
بوزینه دست دراز
spindle
دراز و باریک شدن
spindles
دراز و باریک شدن
mygale
موش پوزه دراز
longevous
دارای عمر دراز
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
windbag
نطاق روده دراز
windbags
نطاق روده دراز
tirades
سخنرانی دراز وشدیداللحن
tirade
سخنرانی دراز وشدیداللحن
longhorn
گوسفند شاخ دراز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com