English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (1 milliseconds)
English Persian
abrasions سایش منتج ازالودگی
Other Matches
abrasion سایش منتج ازآلودگی
condequent منتج
lead in منتج
consequent منتج
follow منتج شدن
followed منتج شدن
resulting منتج شدن
reflects منتج شدن به
reflecting منتج شدن به
reflect منتج شدن به
resulted منتج شدن
illative منتج شونده
result منتج شدن
sequent منتج ناشی
accrue منتج گردیدن
follows منتج شدن
resultant حاصل منتج شونده
wind up منتج به نتیجه شدن
accruing منتج گردیدن تعلق گرفتن
accrues منتج گردیدن تعلق گرفتن
deriving ناشی شدن از منتج کردن
derives ناشی شدن از منتج کردن
illation نتیجه رسان منتج شونده
derive ناشی شدن از منتج کردن
eventuate منتج شدن نتیجه دادن
wears سایش
trituration سایش
levigation سایش
corrasion سایش
wear سایش
frictions سایش
abrasions سایش
scrub سایش
scrubbed سایش
scrubbing سایش
friction سایش
erosion سایش
fretting سایش
scrubs سایش
grinds سایش
abrasion سایش
grind سایش
scouring machine ماشین سایش
grindable قابل سایش
superficial abrasion سایش رویی
internal friction سایش درونی
float stone سنگ سایش
wear resistance مقاومت سایش
erosive سایش دهنده
grinds تیزکردن سایش
abrasive action اثر سایش
chaffing gear وسایل ضد سایش
abradability سایش پذیری
erodible قابل سایش
grind تیزکردن سایش
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
wave off فرود همراه با سایش
wear resistance مقاومت در مقابل سایش
abrasion hardness درجه سایش پذیری
abrasive hardness درجه سایش پذیری
abrasive tool ابزار برای سایش
erosible قابل سایش وفرسایش
abradent الت سایش یا پرداخت
abrasive resistance درجه سایش پذیری
wear tables جداول سایش جنگ افزارها
corrade در اثر سایش از بین رفتن
tribometer مالش سنج سایش ازما
internal friction مالش درونی سایش داخلی
to fret a passage راهی رابوسیله سایش بازکردن
terrigenous تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
plasma plating ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com