Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (4 milliseconds)
English	Persian
gabion	سبد انباشته ازسنگ
Other Matches
kame	تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
cramped	انباشته
stodgy	انباشته
oodles	انباشته
massed	انباشته
full	انباشته
fullest	انباشته
stored	انباشته
acervate	انباشته
congeries	انباشته
cumulate	انباشته
full to repletion	انباشته
oodlins	انباشته
tump	انباشته
cumulative	انباشته
stockpiled	انباشته
stockpiles	انباشته
stockpile	انباشته
stacks	انباشته
stockpiling	انباشته
filled	انباشته
stacked	انباشته
stack	انباشته
stored program	برنامه انباشته
theory of accumulation	نظریه انباشته
stored program	بابرنامه انباشته
stockpile	انباشته کردن
accumulated error	خطای انباشته
quarry	توده انباشته
accumulated	انباشته شده
stocked	انباشته انباره
jackpot	جوایزرویهم انباشته
replete	تکمیل انباشته
stockpiling	انباشته کردن
stock	انباشته انباره
jackpots	جوایزرویهم انباشته
stockpiles	انباشته کردن
stockpiled	انباشته کردن
quarrying	توده انباشته
quarries	توده انباشته
stacked column graph	نمودار ستونی انباشته
rick	یونجه روی هم انباشته
backlog	کارناتمام یا انباشته پس افت
backlogs	کارناتمام یا انباشته پس افت
stacked column chart	جدول ستونی انباشته
cumuli	ابر متراکم و روی هم انباشته
cumulus	ابر متراکم و روی هم انباشته
the desk is piled with books	میز از کتاب انباشته شده است
lumberyard	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyards	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
congested	فشرده انباشته شده بهم فشرده
stored program computer	کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com