Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 118 (7 milliseconds)
English	Persian
exceeding	سبقت و پیشی
Search result with all words
toget the start of one's rival	بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
Other Matches
isolead curve	خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
linear speed	روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
lead curve	خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
antecedent	پیشی
kitty	پیشی
antecedents	پیشی
anteriority	پیشی
better hand	پیشی
antecedence	پیشی
puss	پیشی
preceding	پیشی
vanward	پیشی
transposition	پس و پیشی
kitties	پیشی
outrun	پیشی جستن بر
precedency	پیشی اولویت
outrunning	پیشی جستن بر
outbalance	پیشی جستن
out act	پیشی جستن از
outruns	پیشی جستن بر
precedence	پیشی اولویت
pussies	مثل پیشی
pussy	مثل پیشی
precedence	پیشی گرفتن
outshining	پیشی گرفتن از
outshine	پیشی گرفتن از
to get the upper hand	پیشی جستن
outshines	پیشی گرفتن از
outshone	پیشی گرفتن از
to give the go by to	پیشی جستن بر
to get the better of	پیشی جستن بر
outfly	در پرواز پیشی افتادن از
outstripped	عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstrip	عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstrips	عقب گذاشتن پیشی جستن از
trump	مغلوب ساختن پیشی جستن
outstripping	عقب گذاشتن پیشی جستن از
to give priority to	پیشی دادن به مقدم دانستن بر
trumps	مغلوب ساختن پیشی جستن
overtaking	سبقت
antecedence	سبقت
antedated	سبقت
antedate	سبقت
transcendence or cy	سبقت
competitive	سبقت جو
competitiveness	سبقت جو
overtaking lane	خط سبقت
precession	سبقت
precedence	سبقت
antedates	سبقت
outguess	سبقت جستن
outmaneuver	سبقت گرفتن بر
lateral tell	سبقت عرضی
precess	سبقت گرفتن
GIVE WAY	محل سبقت
prediction angle	زاویه سبقت
to get the better of	سبقت گرفتن بر
stadia line	خط انحراف سبقت
leads and lags	سبقت ها و تاخیرها
lead pursuit	مسیر سبقت
lead lag relation	رابطه سبقت
grab	سبقت گرفتن
GIVE WAY	سبقت آزاد
get the start of	سبقت جستن بر
lead angle	زاویه سبقت
forereach	سبقت گرفتن از
lead	زاویه سبقت
best	سبقت گرفتن
competitions	سبقت جوئی
outdistancing	سبقت گرفتن بر
outdistances	سبقت گرفتن بر
outdistanced	سبقت گرفتن بر
overtake	سبقت گرفتن
outdistance	سبقت گرفتن بر
competition	سبقت جوئی
overtaken	سبقت گرفتن
overtakes	سبقت گرفتن
passant	سبقت گیر
grabbed	سبقت گرفتن
grabbing	سبقت گرفتن
one-upmanship	یک قدم سبقت
lead	سبقت هادی
one upmanship	یک قدم سبقت
leads	زاویه سبقت
transcends	سبقت جستن
transcending	سبقت جستن
transcended	سبقت جستن
transcend	سبقت جستن
grabs	سبقت گرفتن
leads	سبقت هادی
overtake	سبقت گرفتن بر رد شدن از
competitions	هم چشمی سبقت جویی
competition	هم چشمی سبقت جویی
overtakes	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtaking vessel	ناو درحال سبقت
overtaking vessel	شناوه سبقت گیرنده
overtaken	سبقت گرفتن بر رد شدن از
anticipated	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipate	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
leading line	خط بستن زاویه سبقت به توپ
pass	سبقت گرفتن از خطور کردن
anticipates	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipating	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
passed	سبقت گرفتن از خطور کردن
passes	سبقت گرفتن از خطور کردن
kinetic lead	سبقت مربوط به شتاب یاانرژی سینتیک
one upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
outfoot	در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از
overtaking sight distance	مسافت دید برای سبقت گرفتن
prediction mechanism	دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
to cut brake or beat a r	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
anticipation	سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
seen fire	اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com