Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English
Persian
colonnette
ستون تزئینی
Search result with all words
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
angle-shaft
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
annulet
[نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
baluster-shaft
[ستون تزئینی کوتاه و باریک]
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
Other Matches
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
complemented
تزئینی
complements
تزئینی
complementing
تزئینی
complement
تزئینی
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
eye-catcher
سازه تزئینی
ornamental glass
شیشه تزئینی
parget
تزئینی کردن
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
از این ستون بان ستون
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
escallop
لبه تزئینی به لباس
cushion-course
[حاشیه تزئینی نازبالش]
oxyopia
تزئینی بحد افراط
banderol
[نوار تزئینی مجسمه]
banderole
[نوار تزئینی مجسمه]
herring-bone
[نقش تزئینی جناغی]
ornamental wheel ring
رینگ چرخ تزئینی
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
splat
میله تزئینی پشت صندلی
ball-flower
[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
grapevine
[تزئینی به شکل درخت انگور]
[معماری]
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
antefixum
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
conditorium
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
Art Deco
هنر دکو
[سبک تزئینی آمریکایی اروپائی]
antefix
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
fish-bladder
[تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
scallops
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
scallop
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
diaper
[نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
hanging
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
centerpiece
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
chambranle
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Dizlyk
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
inlaid work
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
panels
قاب تختهای قاب تزئینی
panel
قاب تختهای قاب تزئینی
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
columns
ستون
stud
ستون
piled
ستون
column
ستون
pile
ستون پل
pile
ستون
stapling
ستون
piled
ستون پل
acantha
ستون
pillar
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
columns
ستون ها
beam
ستون
plinth
ته ستون
pillars
ستون
plinths
ته ستون
shafts
ستون
stanchion
ستون
beams
ستون
post-
ستون
stapled
ستون
strut
ستون
jamb
ستون
jambs
ستون
cantilever bridge
ستون پل
pier
ستون
piers
ستون
struts
ستون
indian file
ستون یک
column by column
ستون به ستون
column base
ته ستون
shaft
ستون
strutted
ستون
indian or single file
ستون یک
escape
ستون
staple
ستون
astylar
بی ستون
bar
ستون
bars
ستون
army corpa
ستون
acroter
پا ستون
columnar
در ستون ها
overhead
سر ستون
acroterion
پا ستون
acroterium
پا ستون
column
ستون
posts
ستون
posted
ستون
file
ستون
filed
ستون
single file
ستون یک
hypophyge
پا ستون
post
ستون
single file
به ستون یک
column formation
آرایش ستون
debit side
ستون بدهکار
vertebral column
ستون فقرات
fasciculus gracilis
ستون باریک
demand side
ستون تقاضا
streamer
ستون نور
streamers
ستون نور
demicolumn
نیم ستون
packed column
ستون پر شده
fifth cloumn
ستون پنجم
vertebral column
ستون مهره
vigreaux cloumn
ستون ویگرو
opem column
ستون باز
column base
پایه ستون
column gap
شکاف ستون
column head
بار ستون
single file
یک ردیف ستون
engaged column
ستون مقید
column cover
پوشش ستون
bar sight
ستون درجه
baluster
ستون نرده
echellon
ستون پله
column ways
راهنمای ستون
columnar
ستون دار
architrave
گچبری سر ستون
arc boutant
ستون قوسی
buckstay
ستون انکر
card column
ستون کارت
colonnette
ستون کوچک
colonnette
ستون فرعی
columned
ستون دار
engaged column
نیم ستون
route column
ستون راهپیمایی
closed file
ستون بسته
close column
ستون بسته
close column
ستون جمع
chromatographic column
ستون کروماتوگرافی
route column
ستون راه
chapiter
تاج ستون
rachis
ستون فقرات
principal balustre
زیر ستون
stelar
ستون وار
colonnades
ستون بندی
stelar
ستون دار
colonnades
ردیف ستون
colonnade
ستون بندی
storming column
ستون حمله
colonnade
ردیف ستون
pillar of the faith
ستون دین
streeing column
ستون فرمان
stylar
ستون وار
pile foundation
فونداسیون ستون
absorbing column
ستون جذب
pillar post of battery
ستون باتری
an engaged column
نیم ستون
airmobile column
ستون هوارو
air movement column
ستون هوایی
columniation
ستون بندی
fasciculus cuneatus
ستون بورداخ
columniform
ستون مانند
pott's disease
سل ستون فقرات
comment column
ستون توضیحی
composite column
ستون مرکب
absorption column
ستون جذب
positive column
ستون مثبت
pilaster
ستون نما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com