English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
Other Matches
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march column ستون راهپیمایی
route column ستون راهپیمایی
columns صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
release point نقطه رهایی ستون راهپیمایی
route march راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route marches راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
motor march راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
marches راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
approach march راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
double hit دوبله
doubled pawns پیادههای دوبله
doublet انتن دوبله
doubling دوبله کردن
doublets انتن دوبله
doublet رمز دوبله
dubber دوبله کننده
doublets رمز دوبله
doublet رمز نویسی دوبله
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
dubs فیلم را دوبله کردن
doublets رمز نویسی دوبله
dub فیلم را دوبله کردن
dubbed فیلم را دوبله کردن
geitja makki دفاع دوبله بحالت
double action عمل دوبله یادو طرفه
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
hiking راهپیمایی
travelling راهپیمایی
hikes راهپیمایی
hiked راهپیمایی
hike راهپیمایی
road movement راهپیمایی
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post از این ستون بان ستون
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
rate of march نواخت راهپیمایی
road movement graph گرافیک راهپیمایی
drill marching راهپیمایی تمرینی
administrative march راهپیمایی اداری
road movement table جدول راهپیمایی
walk مسابقه راهپیمایی
march order ترتیب راهپیمایی
foot race مسابقه راهپیمایی
race walking مسابقه راهپیمایی
march unit یکان راهپیمایی
walked مسابقه راهپیمایی
travelling راهپیمایی کردن
walks مسابقه راهپیمایی
quick march راهپیمایی تند
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
road movement table جدول حرکت و راهپیمایی
road movement graph منحنی مسیر راهپیمایی
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
piled ستون ستون لنگرگاه
pile ستون ستون لنگرگاه
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
column ستون
indian file ستون یک
piled ستون
stud ستون
shaft ستون
shafts ستون
pillars ستون
pillar ستون
piled ستون پل
pile ستون
beam ستون
beams ستون
plinth ته ستون
indian or single file ستون یک
columns ستون ها
plinths ته ستون
pile ستون پل
overhead سر ستون
hypophyge پا ستون
escape ستون
acroterium پا ستون
acroterion پا ستون
acantha ستون
columnar در ستون ها
acroter پا ستون
army corpa ستون
astylar بی ستون
column by column ستون به ستون
column base ته ستون
cantilever bridge ستون پل
stanchion ستون
single file به ستون یک
stapling ستون
fasciculus gracilis ستون گل
strut ستون
struts ستون
single file ستون یک
staple ستون
stapled ستون
strutted ستون
file ستون
filed ستون
posts ستون
post- ستون
posted ستون
jamb ستون
bars ستون
columns ستون
piers ستون
pier ستون
bar ستون
column ستون
post ستون
jambs ستون
engaged column نیم ستون
echellon ستون پله
demicolumn نیم ستون
demand side ستون تقاضا
debits ستون بدهی
debiting ستون بدهی
fasciculus cuneatus ستون بورداخ
fasciculus gracilis ستون باریک
hypostyle ستون دار
engaged column ستون مقید
hypostal ستون دار
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
hempel column ستون همپل
hatch beam ستون دریچه
half column شبه ستون
half column نیم ستون
guide column ستون راهنما
fractionating column ستون تجزیه
footstall پایه ستون
footstall ازاره یا ته ستون
debited ستون بدهی
foot block بالشتک ستون
fifth cloumn ستون پنجم
debit ستون بدهی
debit side ستون بدهکار
comment column ستون توضیحی
closed file ستون بسته
cradle کلاف سر ستون
close column ستون بسته
close column ستون جمع
cradled کلاف سر ستون
chapiter تاج ستون
card column ستون کارت
cradles کلاف سر ستون
buckstay ستون انکر
bar sight ستون درجه
baluster ستون نرده
pier اسکله ستون
colonnette ستون فرعی
colonnette ستون کوچک
monoliths ستون یک پارچه
columniform ستون مانند
columniation ستون بندی
columned ستون دار
columnar ستون دار
column ways راهنمای ستون
column of riflemen ستون تفنگداران
column head بار ستون
column gap شکاف ستون
column formation آرایش ستون
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com