Total search result: 215 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
card column |
ستون کارت |
|
|
Search result with all words |
|
field |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
fielded |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
fields |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
card |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
card |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
cards |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
cards |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
parity |
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار |
column |
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار |
columns |
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار |
format |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
X distance |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
x punch |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
Other Matches |
|
card |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
cards |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
calibration card |
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر |
post card |
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است |
leading edge |
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود |
card |
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند |
cards |
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند |
moving pivot |
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون |
pilaster |
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما |
Composite Order |
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده] |
pilaster |
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا |
herma |
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود |
cards |
کارت تبریک کارت عضویت |
card |
کارت تبریک کارت عضویت |
name tag |
کارت معرفی کارت اسم |
blocked |
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ] |
eustyle |
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون] |
baluster |
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده |
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> |
از این ستون به آن ستون فرج است |
columna rostrata |
[ستون های توسکانی با پایه ستون] |
personal column |
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه |
rudder post |
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه |
adapter |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
cell |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
cells |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
qualification card |
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت |
sighting bar |
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی |
band of shaft |
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها] |
from pillar to post |
از این ستون بان ستون |
tabulated |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
tabulate |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
angle-leaf |
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی] |
tabulates |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
pace setter |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
march outpost |
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی |
pace-setter |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
pace-setters |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
emergency medical tag |
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس |
cadre strength column |
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر |
trail formation |
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی |
pile |
ستون ستون لنگرگاه |
piled |
ستون ستون لنگرگاه |
line haul |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
bubble cap plate column |
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب |
acentrous |
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات |
socle |
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان |
orphan |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphaned |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphans |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
barbette |
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ |
bubble tray column |
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب |
cards |
کارت |
stub card |
ته کارت |
paste board |
کارت |
card |
کارت |
card code |
کد کارت |
card code |
رمز کارت |
punched card |
کارت منگنه |
range card |
کارت برد |
punch card |
کارت منگنه |
carte |
کارت ویزیت |
binary card |
کارت دودویی |
paper card |
کارت کاغذی |
card image |
تصویر کارت |
card hopper |
ناودان کارت |
post card |
کارت پستال |
calling card |
کارت ویزیت |
red card |
کارت قرمز |
card deck |
دسته کارت |
yello card |
کارت زرد |
green card |
کارت سبز |
green cards |
کارت سبز |
card field |
میدان کارت |
card field |
فیلد کارت |
card format |
قالب کارت |
card feed |
خورد کارت |
visting card |
کارت ویزیت |
visiting card |
کارت ویزیت |
card deck |
دستینه کارت |
carte blanche |
کارت سفید |
smart card |
کارت هوشمند |
summary card |
کارت خلاصه |
tape to card |
از نوار به کارت |
card face |
رویه کارت |
input card |
کارت ورودی |
I want to have a word with you . I want you . |
کارت دارم |
account card |
کارت حساب |
get a long with you |
بروپی کارت |
cartle blanche |
کارت بلانش |
card verifier |
بازبین کارت |
card stacker |
مخزن کارت |
card stacker |
کارت پشته کن |
card row |
سطر کارت |
circuit card |
کارت مدار |
card guide |
راهنمای کارت |
credit cards |
کارت اعتباری |
credit card |
کارت اعتباری |
debit card |
کارت بدهی |
coulmn card |
کارت 69 ستونه |
control card |
کارت کنترل |
continuation card |
کارت ادامه |
comment card |
کارت توضیحی |
hollerith card |
کارت هالریت |
postcards |
کارت پستال |
card punch |
کارت منگنه کن |
ledger card |
کارت معین |
logic card |
کارت منطقی |
magnacard |
کارت مغناطیسی |
magnetic card |
کارت مغناطیسی |
card loader |
کارت بارکن |
job card |
کارت برنامه |
job card |
کارت کار |
postcard |
کارت پستال |
card reader |
کارت خوان |
card rack |
جای کارت |
card verification |
بازبینی کارت |
card rack |
طاقچه کارت |
ibm card |
کارت 08 ستونی |
identification card |
کارت شناسایی |
interface card |
کارت رابط |
card cage |
محفظه کارت |
picture postcard |
کارت پستال |
cards |
یک کارت پانچ |
card |
یک کارت پانچ |
badge |
کارت شناسایی |
ID card |
کارت شناسایی |
identification document |
کارت شناسایی |
card punch |
دستگاه کارت منگنه |
network interface card |
کارت میانجی شبکه |
punch card machine |
ماشین کارت منگنه |
card reproducer |
تولیدکننده دوباره کارت |
card sorter |
دستگاه کارت جورکن |
ammunition data card |
کارت مشخصات مهمات |
card jam |
گیر کردن کارت |
billet slip |
کارت محلهای افراد |
object deck |
دسته کارت مقصود |
card loader |
بار کننده کارت |
card to disk converter |
مبدل کارت به دیسک |
punched card |
کارت منگنه شده |
trailer card |
کارت پشت بند |
punched card control |
کنترل کارت پانچ |
punched card |
کارت پانچ شده |
chart correction card |
کارت تصحیح نقشه |
cards |
کارت ویزیت بلیط |
safety card |
کارت تامین اتشبار |
I have a credit card. |
من کارت اعتباری دارم. |
key card |
کارت کلید کامپیوتر |
card |
کارت ویزیت بلیط |
end of job card |
کارت انتهای کار |
data card |
کارت اطلاعات کامپیوتری |
visiting card |
کارت اسم درفرانسه |
controller card |
کارت کنترل کننده |
data card |
کارت ثبت اطلاعات |
y punch |
سوراخ کارت ستونی . |
card-carrying |
دارای کارت عضویت |
eighty column card |
کارت هشتاد ستونی |
index card |
کارتشاخص - کارت Index |
magnetic strip card |
کارت نوار مغناطیسی |
card hopper |
قسمت جهنده کارت |
magnetic ledger card |
کارت معین مغناطیسی |
magnetic card computer |
کامپیوتر با کارت مغناطیسی |
edge punched card |
کارت لب منگنه شده |
row binary card |
کارت دودویی سطری |
card aligner |
هم تراز کننده کارت |
credit card |
کارت یاورقه خرید نسیه |
casrd random access memory |
حافظه دستیابی تصادفی کارت |
to deal out [card game] |
کارت دادن [ورق بازی] |
card sorter |
دستگاه مرتب کننده کارت |
credit cards |
کارت یاورقه خرید نسیه |
pass |
گذرگاه کارت عبور گذراندن |
disk controller card |
کارت کنترل کننده دیسک |
pasteboard |
کارت ویزیت ورق بازی |
PCMCIA |
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد |
picture postcard |
کارت پستال عکس دار |
issue [of something] [ID card or check] |
صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک] |
to deal |
کارت دادن [ورق بازی] |
deck |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
passes |
گذرگاه کارت عبور گذراندن |
passed |
گذرگاه کارت عبور گذراندن |
decks |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
bin card |
کارت مصرف محتویات فرف |
decked |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
safety card |
کارت تامین جنگ افزار |
Just sign here and leave at that . |
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد |
Here ist my Green card. |
بفرمائید این کارت سبز من است. |
packs |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
What time should I check in? |
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟ |
pack |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
tag |
نوار پشت پوتین کارت معرفی |
postcards |
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن |
tags |
نوار پشت پوتین کارت معرفی |
postcard |
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن |
key card |
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر |
punches |
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت |
objects |
پانج کارت که حاوی برنامه است |
objected |
پانج کارت که حاوی برنامه است |
objecting |
پانج کارت که حاوی برنامه است |
object |
پانج کارت که حاوی برنامه است |
punch |
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت |
direct objects |
پانج کارت که حاوی برنامه است |