English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (2 milliseconds)
English Persian
lyraring nebula سحابی حلقوی شلیاق
Other Matches
lyraring nebula ابری حلقوی شلیاق
ring nebula سحابی حلقوی
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
lyre bird شلیاق
lyrae شلیاق
lyra شلیاق
alpha lyrae الفا- شلیاق
zeta layrae زتا- شلیاق
epsilon lyrae اپسیلون- شلیاق
beta lyrae بتا- شلیاق
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
nebula سحابی
nebular سحابی
planetary nebula سحابی سیارهای
crab nebula سحابی خرچنگی
owl nebula سحابی جعد
orion nebula سحابی جبار
lagoon nebula سحابی مرداب
veil nebula سحابی پرده
dummbbell nebula سحابی دمبل
horsehead nebula سحابی سراسب
tarantula nebula سحابی رتیل
star cloud سحابی ستارهای
star nebula سحابی ستارهای
extragalactic nebula سحابی برون کهکشانی
emission nebula ابری نشری سحابی گسیلشی
loop code کد حلقوی
convolute حلقوی
cricoid حلقوی
orbiculate حلقوی
vortical حلقوی
terete حلقوی
annular حلقوی
ring cartilage حلقوی
sigmoid حلقوی
vortiginous حلقوی
annulate حلقوی
annulated حلقوی
verticillation ارایش حلقوی
loop knot tie گره حلقوی
loop mill rolling نوردکاری حلقوی
ringbolt hitching خفت حلقوی
ring tension کشش حلقوی
ring network شبکه حلقوی
ring nebula ابری حلقوی
ring armature ارمیچر حلقوی
peristalsis حرکات حلقوی
cup point تیزی حلقوی
interlocking حلقوی بافتن
snap ring خار حلقوی
annular projection برامدگی حلقوی
apple ring fender دفرای حلقوی
annulus حلقه حلقوی
annular burner مشعل حلقوی
annular jet فوران حلقوی
annular eclipse کسوف حلقوی
ring جسم حلقوی
ringing حلقوی شدن
bustle pipe لوله حلقوی
fairy ring قارچ حلقوی
curl field میدان حلقوی
loop antenna انتن حلقوی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
vortices جریان حلقوی یا گردابی
wakes جریانهای حلقوی بال
waked جریانهای حلقوی بال
wake جریانهای حلقوی بال
atolls جزیره مرجانی حلقوی
atoll جزیره مرجانی حلقوی
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
vortexes جریان حلقوی یا گردابی
vortex جریان حلقوی یا گردابی
bagel نان شیرینی حلقوی
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
circular shift تغییر مکان حلقوی
convoluted بهم تابیده حلقوی
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
uncoiled غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling غیر حلقوی کردن یا شدن
toothed ring armature ارمیچر حلقوی دندانه دار
uncoils غیر حلقوی کردن یا شدن
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
mantle ring تیر حمال حلقوی شکل
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoil غیر حلقوی کردن یا شدن
coil antenna انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
neb hypothesis or theory فرض غباری یا سحابی فرض لاپلاس
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
slotting تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slots تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
northen america nebula ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
circular list لیست مدور لیست حلقوی
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com