Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English
Persian
sodium monohydrogen carbonate
سدیم مونو هیدروژن کربنات
Other Matches
sodium hydrogen carbonate
سدیم هیدروژن کربنات
soda
کربنات سدیم
sodium bicarbonate
سدیم بی کربنات
baking soda
بی کربنات سدیم
sodium carbonate
کربنات سدیم
sodas
کربنات سدیم
washing soda
کربنات سدیم بلورین
sodium acid carbonate
سدیم اسید کربنات
dehydrogenate
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
hydric
هیدروژن دار وابسته به هیدروژن
peroxymonosulfuric acid
پروکسی مونو سولفوریک اسید
catalytic hydrogenation
هیدروژن دار کردن کاتالیزوری هیدروژن دارشدن کاتالیزوری
dehydroisomerization
همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
hydrogenation
هیدروژن دار کردن هیدروژن دار شدن
carbonate
کربنات
carbonation
بصورت کربنات
hartshorn
کربنات امونیوم
lithium carbonate
کربنات لیتیوم
bicarbonate
بی کربنات دو سود
nitrate of soda
نینرات بی کربنات دوسود
calciferous
دارای کالسیت یا کربنات اهک
natrium
سدیم
sodium
سدیم
potash
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
lexon
پلاستیک پلی کربنات که معمولاشفاف است
hypo
هیپوسولفیت سدیم
glauber salt
سولفات سدیم
glauber's salt
سولفات سدیم
niter
نیترات سدیم
sodium sulfide
سولفید سدیم
sodium bicarbonate
بیکربنات سدیم
soluble glass
سدیم سیلیکات
sodium metasilicate
سدیم سیلیکات
sodium silicate
سدیم سیلیکات
silicate of soda
سدیم سیلیکات
nitre
نیترات سدیم
gymnastic chack
پودری از کربنات منیزیوم که ژیمناستها به دستها می مالند
javelle water
محلول هیپوکلریت سدیم
bicarb
مخفف بیکربنات سدیم
nitrate
نیترات سدیم یا پتاسیم
nitrates
نیترات سدیم یا پتاسیم
cryolite
فلورید سدیم والومینیم یخ سنگ
hydrogen
هیدروژن
alabaster
[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
dehydrogenation
هیدروژن زدایی
heavy hydrogen
هیدروژن سنگین
hydrogen sulphide
سولفید هیدروژن
heydrogenize
هیدروژن دادن
orthohydrogen
هیدروژن ارتو
parahydrogen
هیدروژن پارا
active hydrogen
هیدروژن فعال
acid hydrogen
هیدروژن اسیدی
acid function
یون هیدروژن
secondary hydrogen
هیدروژن 2 درجه
tertiary hydrogen
هیدروژن 3 درجه
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
hydrogenate
هیدروژن دادن
hydrodimerization
دی مرشدن با هیدروژن
hydrogenolysis
هیدروژن کافت
hydrotreating
هیدروژن کاری
hydrodimerization
دوپارش با هیدروژن
hydrocracking
کراکینگ با هیدروژن
hydrogenator
هیدروژن ساز
hydrogenation
هیدروژن دهی
hydrogen like orbital
اوربیتال هیدروژن مانند
hydrogen like atom
اتم هیدروژن مانند
hydrogen flame detector
اشکارساز شعلهای هیدروژن
secondary hydrogen
هیدروژن درجه دوم
hydrogen depleted structure
ساختار هیدروژن زدوده
sulfide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
sulphide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
tertiary hydrogen
هیدروژن نوع سوم
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
hydrodesulfurizing
گوگرد زدایی با هیدروژن
labile hydrogen
هیدروژن تند اثر
pyrolytic dehydrogenation
هیدروژن زدایی تفکافتی
hydrogenation
عمل تبدیل به هیدروژن
light hydrogen
هیدروژن سبک یا معمولی
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
hydride
ترکیب هیدروژن دار هیدروکسید
dehydrocyclization
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
hydrogenate
سبب ترکیب چیزی با هیدروژن شدن
atomic hydrogen arc welding
جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
hydrochloric
دارای هیدروژن و کلورین جوهر نمک
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
pH
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
proton
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
protons
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
hydrogen bonding
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
hydrogenize
با هیدروژن ترکیب کردن هیدروژنی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com