English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
German measles سرخجه المانی
Other Matches
rubella سرخجه
rubeola سرخجه
German measles سرخجه
measled دچار سرخجه
measly سرخجه دار
three-day measles سرخجه [پزشکی]
rubella {sg} سرخجه [پزشکی]
German measles سرخجه [پزشکی]
roseola بدل سرخک سرخجه
German measles سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
rubella {sg} سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
rubella {sg} سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
German measles سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
three-day measles سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
three-day measles سرخک آلمانی [سرخجه] [پزشکی]
germain ) : المانی
jerry المانی
Germanic المانی
high dutch زبان المانی
hans المانی یاهلندی
germanization المانی شدن
germanize المانی کردن
teutonize به المانی ترجمه کردن
pfennig مسکوک مسی المانی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
land grave کنت قدیم المانی
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
fokker یکجورهواپیمای جنگی المانی
schnauzer سگ " تری یر "المانی نژاد
gotha یکجورهواپیمای بزرگ المانی
alemannic لهجهء مخصوص المانی
hun مخرب تمدن المانی
junker اصیل زاده المانی
panzer لشگر زرهی المانی
germanize المانی ماب کردن
germanity صفات ویژه المانی
Gothic حروف سیاه قلم المانی
doberman pinscher سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
junker جوان نجیب زاده المانی
kummel نوشابه المانی زیره دار
germanism اصطلاحات ویژه زبان المانی
lansquenet سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
hegelianism مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
rhenish شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
groschen سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
Marxism روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
pfenin سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
minnesinger شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
mauser یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
lombards گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com