English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
vaporization cooling سرد سازی با تبخیر
Other Matches
pan coefficient ضریب تشتک تبخیر برابراست با نسبت تبخیر از سطح اب ازاد به تبخیر از سطح تشتک که بین 6/0 الی 8/0 متغیر میباشد
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
vaporing تبخیر
vaporization تبخیر
evaporation تبخیر
volatilization تبخیر
voltatilization تبخیر
evaporates تبخیر کردن
evaporation تبخیر سطحی
evaporated تبخیر شدن
evaporated تبخیر کردن
vaporizes تبخیر کردن
evaporate تبخیر شدن
evaporate تبخیر کردن
vaporizes تبخیر شدن
vaporized تبخیر شدن
vaporized تبخیر کردن
evaporating تبخیر شدن
vaporised تبخیر کردن
vaporised تبخیر شدن
vaporises تبخیر کردن
evaporating تبخیر کردن
vaporises تبخیر شدن
vaporising تبخیر کردن
vaporising تبخیر شدن
vaporize تبخیر کردن
vaporize تبخیر شدن
vaporizing تبخیر کردن
vaporizing تبخیر شدن
volatilization عمل تبخیر
evaporimter مقیاس تبخیر
heat of vaporization گرمای تبخیر
heat of evaporation گرمای تبخیر
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
evartanspiration تبخیر و تعریق
gasification تبخیر شدگی
evaporates تبخیر شدن
exhalable قابل تبخیر
volatileness قابلیت تبخیر
vaporizable قابل تبخیر
evaporator تبخیر کننده
evaporative cooling سردسازی با تبخیر
evaporation pan تشطک تبخیر
evaporation loss اتلاف در تبخیر
evaporating dish فرف تبخیر
evaporable قابل تبخیر
surface evaporation تبخیر سطحی
evaporimter میزان تبخیر
pan coefficient ضریب طشت تبخیر
film evaporator تبخیر کننده پوسته
vaporizing تبخیر شدن بخارشدن
molar heat of vaporization گرمای مولی تبخیر
vaporizes تبخیر شدن بخارشدن
latent heat of varporization گرمای نهان تبخیر
vapour مه تبخیر کردن یا شدن
vaporized تبخیر شدن بخارشدن
vapor مه تبخیر کردن یا شدن
vaporize تبخیر شدن بخارشدن
vaporising تبخیر شدن بخارشدن
vaporises تبخیر شدن بخارشدن
vaporised تبخیر شدن بخارشدن
molar entropy of vaporization انتروپی مولی تبخیر
incensation عمل بخور دادن با تبخیر
lysimiter دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
evaporate تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporates تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporating تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
evaporated تبخیر کردن ناپدید کردن خشک یا کم اب کردن
individualised تک سازی
bridge building پل سازی
individualizes تک سازی
compaction تو پر سازی
deflexion خم سازی
individualized تک سازی
individualising تک سازی
individualises تک سازی
repk lection پر سازی
flection خم سازی
padding له سازی
idolization بت سازی
individualize تک سازی
bridgework پل سازی
pavements کف سازی
individuation تک سازی
pavement کف سازی
individualization تک سازی
retortion خم سازی
flooring کف سازی
stylization مد سازی
retortion کج سازی
truncation بی سر سازی
individualizing تک سازی
local anasthesia سر سازی
bookbinding کتاب سازی
substructures زیر سازی
substructure زیر سازی
brewing ابجو سازی
equating هم ارز سازی
reclamation اباد سازی
bedding ثابت سازی
bedding محکم سازی
bedding کف سازی بسترسازی
beautification زیبا سازی
miniaturization کوچک سازی
illumination روشن سازی
metabolic سوخت و سازی
secretion پنهان سازی
synchronizing همزمان سازی
integration مجتمع سازی
cooling خنک سازی
doping ناخالص سازی
fitting جفت سازی
formulation قاعده سازی
lamponery هجونامه سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
magnifcation بزرگ سازی
malting مالت سازی
manumission ازاد سازی
materialization مادی سازی
maximization بیشینه سازی
mealing نرم سازی
seduction گمراه سازی
microminiaturization ریز سازی
lobe دایره سازی
enthralment بنده سازی
liquefaction ابگونه سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
refreshments تازه سازی
refreshment تازه سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
strangling خفه سازی
microsoft بهنگام سازی
wearisomeness کسل سازی
sculptures پیکره سازی
sculptures مجسمه سازی
sculpture پیکره سازی
sculpture مجسمه سازی
refreshingly دوباره سازی
refreshing دوباره سازی
reconstructions دوباره سازی
reconstruction دوباره سازی
renewals تازه سازی
renewal تازه سازی
coaching اماده سازی
idealised دلخواه سازی
idealises دلخواه سازی
irreticence فاش سازی
sterilization سترون سازی
modulation سوار سازی
modernization نوین سازی
refrigeration سرد سازی
idealizing دلخواه سازی
idealizes دلخواه سازی
idealized دلخواه سازی
idealize دلخواه سازی
idealising دلخواه سازی
illuminations روشن سازی
histrionics صحنه سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
latticework شبکه سازی
stacking پشته سازی
conditioning شایسته سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
overturned واژگون سازی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com