Dictiornary-Farsi | سرسرا سالن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 92 (7 milliseconds)

English	Persian
galleries	سرسرا سالن
gallery	سرسرا سالن


Other Matches

portico	سرسرا
porticoes	سرسرا
hall	سرسرا
halls	سرسرا
corridor	سرسرا
corridors	سرسرا
porticos	سرسرا
Egyptian hall	سرسرا
passage	سرسرا
lobby	سرسرا
lobbied	سرسرا
loggia	سرسرا
lobbies	سرسرا
heptastyle	سرسرا
passages	سرسرا
cyrtostyle	[سرسرا روی طاق نیم دایره ای]
coliseum	سالن
amphitheater	سالن
messes	سالن غذاخوری
beauty salon	سالن زیبایی
salon	سالن زیبایی
lyceum	سالن بحث
salons	سالن زیبایی
arrival hall	سالن ورود
showrooms	سالن نمایشگاه
mass hall	سالن نهارخوری
music halls	سالن موسیقی
music hall	سالن موسیقی
mass hall	سالن غذاخوری
showroom	سالن نمایشگاه
drawing rooms	سالن پذیرایی
drawing room	سالن پذیرایی
colosseum	سالن بزرگ
mess	سالن غذاخوری
ballroom	سالن رقص
ballrooms	سالن رقص
concourse	سالن اصلی
lobby	سالن انتظار
lobbies	سالن انتظار
basilica	سالن درازومستطیل
basilicas	سالن درازومستطیل
arrival hall	سالن ورود
gym	سالن ژیمناستیک
gyms	سالن ژیمناستیک
living room	سالن نشیمن
lobbied	سالن انتظار
living rooms	سالن نشیمن
officer's mess	سالن غذاخوری افسران
parlor car	سالن استراحت قطار
saloon car	واگن سالن دار
wardroom	سالن بیماران بیمارستان
departure hall	سالن ترک کردن
amusement arcade	سالن بازیهای الکترونیکی
lyceum	سالن سخنرانی عمومی
beauty shop	سالن ارایش وزیبایی
saloon	سالن زیبایی رستوران
saloons	سالن زیبایی رستوران
astrodome	سالن رسد خانه
court tennis	تنیس داخل سالن
refectories	سالن ناهار خوری
lobby	سالن هتل و مهمانخانه
lobbies	سالن هتل و مهمانخانه
refectory	سالن ناهار خوری
indoor soccer	فوتبال داخل سالن
lobbied	سالن هتل و مهمانخانه
dramshop	سالن مشروب فروشی
dojang	سالن تمرین تکواندو
valhalla	سالن پذیرایی خدای اودین
basilicas	کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilica	کلیساهایی که سالن دراز دارند
The hall has three exits.	سالن دارای سه خروجی است.
parlormaid	کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
nave	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel?	آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
mess hall	سالن غذا خوری سرباز خانه
lounge car	قطار دارای سالن استراحت وتفریح
lounger	کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
pullman car	واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrashers	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
dining facility	ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounges	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Open-plan <adj.>	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
room-sized rug	فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]