English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
capitation سرشماری مالیاتی
Other Matches
tax deduction تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
census سرشماری
censuses سرشماری
head counts سرشماری
head count سرشماری
lustrum سرشماری
bureaus of census اداره سرشماری
census of production امار سرشماری
statistic سرشماری اماره
enumeratoin سرشماری شمارش
census data دادههای سرشماری
polls سرشماری کردن
poll سرشماری کردن
polled سرشماری کردن
intercensal واقع در میان دو سرشماری
capitation مالیات برهر فرد سرشماری
tax limit حد مالیاتی
fiscal مالیاتی
tax exemption معافیت مالیاتی
tax exclusion استثنای مالیاتی
tax equity عدالت مالیاتی
tax equation معادله مالیاتی
tax efficiency کارائی مالیاتی
tax credit اعتبار مالیاتی
tax collector تحصیلدار مالیاتی
tax capacity فرفیت مالیاتی
tax policy سیاست مالیاتی
tax remission معافیت مالیاتی
tax proceeds عواید مالیاتی
tax revenue درامد مالیاتی
tax payer مودی مالیاتی
tax system نظام مالیاتی
tax instrument ابزار مالیاتی
tax incentive انگیزه مالیاتی
tax friction اصطکاک مالیاتی
tax expenditures مخارج مالیاتی
tax base مبنای مالیاتی
tax haven بهشت مالیاتی
tax burden بار مالیاتی
burden of taxation بار مالیاتی
arrears of taxes بقایای مالیاتی
taxpayers مودی مالیاتی
taxpayer مودی مالیاتی
surtax جریمه مالیاتی
tax law قانون مالیاتی
tax haven ماوای مالیاتی
tax havens پناهگاه مالیاتی
tax havens بهشت مالیاتی
tax haven پناهگاه مالیاتی
fiscal policy سیاست مالیاتی
revenuer مامور مالیاتی
tax havens ماوای مالیاتی
ratability مشمولیت مالیاتی
tax concession بخشودگی مالیاتی
tax rolls جزو جمع مالیاتی
census احصائیه ممیزی مالیاتی
tax reforms اصلاح امور مالیاتی
censuses احصائیه ممیزی مالیاتی
tax loopholes روزنههای فرار مالیاتی
regressive tax system نظام مالیاتی نزولی
effective tax system نظام موثر مالیاتی
regressive tax system نظام مالیاتی کاهنده
non tax revenue درامد غیر مالیاتی
net tax revenue خالص درامد مالیاتی
effective tax rate نرخ موثر مالیاتی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
tax avoidance اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
regressive tax مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
withholding taxes مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
revenue cutter کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
subsidy حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
stamp tax تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp duty تمبر عوارض تمبر مالیاتی
exemption معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com