English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
break the ice <idiom> سرصحبت رادرمکان رسمی بازکردن
Other Matches
broached برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broach برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaches برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaching برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
picks بازکردن
unfix بازکردن
to pay away بازکردن
evolve بازکردن
open بازکردن
opens بازکردن
evolved بازکردن
unfold بازکردن
unfolded بازکردن
unfolding بازکردن
evolves بازکردن
unlocking بازکردن
evolving بازکردن
unlock بازکردن
unwreathe بازکردن
opened بازکردن
unfolds بازکردن
unbrace بازکردن
pick بازکردن
unstring بازکردن زه
unlocks بازکردن
feaze بازکردن
unwinds بازکردن از پیچ
unwinding بازکردن از پیچ
unwind بازکردن از پیچ
unpeg گیره را بازکردن از
forcing بزور بازکردن
bibliomancy سرکتاب بازکردن
force بزور بازکردن
forces بزور بازکردن
unreel از قرقره بازکردن
unlatch قفل را بازکردن
hackle از هم بازکردن شکافتن
part the hair فرق بازکردن
officiary مامور رسمی مقام رسمی
officious نیمه رسمی شبهه رسمی
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
to fling a door open دری راناگهان بازکردن
To breake the ice with someone. روی کسی را بازکردن
To open an account at the bank. دربانک حساب بازکردن
disassemble بازکردن اسلحه یا موتور
to make place for ladies برای بانوان بازکردن
work in با فعالیت و کوشش راه بازکردن
to cut ones way راه خودرا ازموانع بازکردن
extends بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extend بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
to fret a passage راهی رابوسیله سایش بازکردن
uncleat بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
heichio makki بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
to world one's way کرم واره راه خود را بازکردن
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
breaks حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
turn on <idiom> روشن کردن،بازکردن،شروع کردن
institutional رسمی
orthodox رسمی
official رسمی
formmal رسمی
solemn رسمی
formal رسمی
protesting اعتراض رسمی
missives نامه رسمی
tuxedo لباس رسمی
protested واخواست رسمی
tuxedos لباس رسمی
official موثق و رسمی
protests واخواست رسمی
protests اعتراض رسمی
pronouncement اعلامیه رسمی
pronouncements اعلامیه رسمی
asparagus مارچوبهء رسمی
career دوره رسمی
aregular cook اشپز رسمی
officious غیر رسمی
careers دوره رسمی
protested اعتراض رسمی
protesting واخواست رسمی
careering دوره رسمی
officiate مقام رسمی
officiated مقام رسمی
unofficial غیر رسمی
insignia نشان رسمی
officiates مقام رسمی
informal غیر رسمی
officiating مقام رسمی
insignia مدال رسمی
missive نامه رسمی
protest واخواست رسمی
official عالیرتبه رسمی
official deed سند رسمی
protest اعتراض رسمی
Full dress. Formal dress. لباس رسمی
official authorities مراجع رسمی
official document سند رسمی
noterial document سند رسمی
prontonotary سردفتراسناد رسمی
prothonotary سردفتراسناد رسمی
public submission مناقصه رسمی
semi official نیمه رسمی
semi officially بطورنیم رسمی
semiformal نیمه رسمی
nonformal غیر رسمی
semiofficial نیمه رسمی
smallage کرفس رسمی
solemn form طریقه رسمی
official channels مجاری رسمی
official channels طرق رسمی
official communications ابلاغیه رسمی
officialize رسمی کردن
officiously بطورغیر رسمی
official religion دین رسمی
official receipt رسید رسمی
official rate نرخ رسمی
official prices قیمتهای رسمی
official meeting اجتماع رسمی
official meeting ملاقات رسمی
official language زبان رسمی
official jurnal روزنامه رسمی
official gazette روزنامه رسمی
speedwell سیزاب رسمی
mare's tail هپوریس رسمی
standard time زمان رسمی
driss uniform لباس رسمی
dress uniform انیفرم رسمی
vestment لباس رسمی
dress suit لباس رسمی شب
contracts under seal عقد رسمی
card-carrying عضو رسمی
throwaway غیر رسمی
communique ابلاغ رسمی
cognizance اخطار رسمی
free and easy <idiom> غیر رسمی
stand on ceremony <idiom> رسمی بودن
bonspiel مسابقه رسمی
boarding call بازدید رسمی
extra official غیر رسمی
formal accountability ذیحسابی رسمی
formal education اموزش رسمی
state religion مذهب رسمی
letter de chancellerie نامه رسمی
legalization شناسایی رسمی
statute mile مایل رسمی
intrant ورود رسمی
insigne مدال رسمی
insigne نشان رسمی
tux لباس رسمی
hansard مذاکرات رسمی
formal review بررسی رسمی
formal review سان رسمی
formal group گروه رسمی
bank holidays تعطیلات رسمی
formalized رسمی کردن
return گزارش رسمی
returned گزارش رسمی
returning گزارش رسمی
officials مقامات رسمی
returns گزارش رسمی
placard پروانه رسمی
formalize رسمی کردن
formalising رسمی کردن
formalises رسمی کردن
formalised رسمی کردن
placards پروانه رسمی
careered دوره رسمی
audiences ملاقات رسمی
audience ملاقات رسمی
function ایین رسمی
functions ایین رسمی
position شغل رسمی
functioned ایین رسمی
noting نامه رسمی
reprimanding توبیخ رسمی
reprimanded توبیخ رسمی
reprimand توبیخ رسمی
positioned شغل رسمی
talking to سرزنش رسمی
talking-to سرزنش رسمی
official receiver اعتصاب رسمی
note نامه رسمی
notes نامه رسمی
formalizing رسمی کردن
reprimands توبیخ رسمی
formalizes رسمی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com