Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hypersonic |
سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت |
|
|
Other Matches |
|
mouses |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
mouse |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
knot |
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت |
knots |
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت |
knot |
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت] |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
velocity modulation |
تحمیل سرعتی |
multi speed motor |
موتور چند سرعتی |
buncher space |
فضای تحمیل سرعتی |
velocity modulated tube |
لامپ تحمیل سرعتی |
best rate of climb speed |
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است |
hypersonic |
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا |
times |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
timed |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
aggregates |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
aggregate |
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود |
time |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
response |
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد |
best angle of climb airspeed |
سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود |
responses |
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد |
combined speed indicator |
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب |
speed ring |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
inflow ratio |
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها |
indicated airspeed |
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما |
burning rate |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
dumptor |
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند |
drags |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
drag |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
dragged |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
tachometer |
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج |
rate of flame propagation |
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق |
machine number |
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت |
true air speed |
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان |
streamers |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
streamer |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
variable ratio |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
rate of pouring |
سرعت سیلان سرعت جاری شدن |
muzzle velocity |
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
inputted |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
support |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
chocked nozzle |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
accelerating |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerates |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerate |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
subsonic |
با سرعت کمتر از سرعت صوت |
accelerated |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
mach hold |
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
zero wait state |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
cut off velocity |
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک |
air plot wind velocity |
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده |
transonic |
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت |
fasts |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fastest |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasted |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fast |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
real time |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
airspeeds |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
declared speed |
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان |
airspeed |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
supersonic |
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت |
ntamount |
معادل |
tantamount |
معادل |
equivalents |
معادل |
equipollent |
معادل |
equivalent |
معادل |
grade equivalent |
معادل کلاسی |
b |
معادل با بایتها |
equivalent area |
سطح معادل |
expilation |
معادل robbery |
equalizing |
معادل کردن . |
equivalent weight |
وزن معادل |
equivalent service rounds |
گلوله معادل |
equivalent circuit |
مدار معادل |
equivalence gate |
دریچه معادل |
egalitaire |
معادل equalitarianism |
reformist |
معادل reformer |
reformists |
معادل reformer |
equalizes |
معادل کردن . |
equalized |
معادل کردن . |
equalize |
معادل کردن . |
equalising |
معادل کردن . |
equalises |
معادل کردن . |
kilos |
معادل هزار |
date labourer |
معادل daysman |
counterclaim |
معادل set-off |
equalised |
معادل کردن . |
kilo |
معادل هزار |
assessor |
معادل assesor |
redemption |
معادل ransom |
reinsurance |
معادل re-assurance |
menaces |
معادل blackmail |
equaled |
دقیقاگ معادل |
parity |
معادل بودن |
equal |
دقیقاگ معادل |
ration in kind |
معادل جیره |
modifies |
معادل adapt |
memorial |
معادل memorandum |
writing obligatory |
معادل bond |
t equivalent circuit |
مدار معادل " T " |
deception |
معادل cheat |
deceptions |
معادل cheat |
modifying |
معادل adapt |
order of the day |
معادل agenda |
equivalence |
معادل بودن |
menaced |
معادل blackmail |
menace |
معادل blackmail |
modify |
معادل adapt |
equals |
دقیقاگ معادل |
equalled |
دقیقاگ معادل |
memorials |
معادل memorandum |
equalling |
دقیقاگ معادل |
equaling |
دقیقاگ معادل |
command speed |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
sustained rate |
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم |
aircraft block speed |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
equivalent binary digits |
ارقام دودویی معادل |
tnt equivalent |
معادل با قدرت انفجار تی ان تی |
equivalently |
بطور هم ارز یا معادل |
miles |
معادل 53/9061 متر |
faculty of law |
معادل law schoolof |
t parameter equipment circuit |
مدار معادل به صورت " T " |
mile |
معادل 53/9061 متر |
casus belli |
معادل War Causeof |
lebensraum |
معادل living-space |
grain |
معادل 8460/0گرم |
air mile |
هوانوردی معادل 3301 |
age equivalent scale |
مقیاس معادل سنی |
therm |
معادل هزارکالری بزرگ |
acid equivalent |
معادل شیمیایی اسید |
therms |
معادل هزارکالری بزرگ |
half |
یکی از دو بخش معادل |
bi- |
پیشوند معادل با bio- |
contango |
معادل "continuation " & "carringover " |
business cycle |
معادل cycle trade |
final instrument |
معادل act final |
long ton |
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم |
quamdiu bene se gesserit |
معادل autculpam vitam ad |
NOT function |
معادل تابع NAND |
hecto |
پیشوندی معادل 01 به توان 2 |
kilo |
یک کیلوگرم معادل هزارگرم |
onus probandi |
معادل proof of burden |
kilos |
یک کیلوگرم معادل هزارگرم |
disobedience |
تقریبا" معادل desertion |
giga |
پیشوندی معادل 01بتوان 9 |
ration in kind |
جیره معادل یاجانشین |
Kbit |
معادل هزار بایت |
highs |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
matches |
تنظیم ثبات معادل با دیگری |
nautical miles |
مایل دریایی معادل 0581متر |
b |
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی |
height equivalent of theroretical plate |
ارتفاع معادل بشقابک نظری |
high frequency equivalent circuit |
مدار معادل فرکانس بالا |
computed price |
قیمت ساختگی معادل administeredprice |
nautical mile |
مایل دریایی معادل 0581متر |
highest |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
high |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
logical |
معادل وضعیت منط قی درست یا یک |
match |
تنظیم ثبات معادل با دیگری |
equivalent service rounds |
گلولههای معادل گلوله جنگی |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
yards |
واحد طول معادل 4419/0متر |
equivalence |
دروازهای که تابع معادل انجام میدهد |
pints |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
statute mile |
میل رسمی معادل 0825 فوت |
fluid ounce |
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت |
fluid ounces |
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت |
barye |
واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار |
pint |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
yard |
واحد طول معادل 4419/0متر |
bushel |
مقیاس وزنی است معادل 4پک |
bushels |
مقیاس وزنی است معادل 4پک |
half crown |
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس |
cubit |
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ |
horsepower |
واحد نیرو معادل 647 وات |
quintal |
واحد وزنی معادل 001کیلو گرم |
constant cost |
هزینه ثابت معادل cost fixed |
logical |
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر |
legal aid |
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial |
nautical miles |
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت |
ma |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر |
zeroes |
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست |
zeros |
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست |
mas |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر |
zero |
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست |
nautical mile |
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت |
cent |
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است |
double dabble |
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی |
cent- |
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است |
mhz |
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه |
milliampere |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر |
microbar |
واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع |
krona |
مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار |
pints |
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت |
pint |
پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت |
cents |
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است |
capital bonus |
سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد |