Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
English
Persian
engin speed
سرعت موتور
motor speed
سرعت موتور
Search result with all words
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
concatenation motor control
تنظیم زنجیری سرعت موتور
constant speed motor
موتور با سرعت ثابت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
gyrodyne
رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
motor onspeed
سرعت بار موتور
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
Other Matches
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
double row
موتور
engine
موتور
motor
موتور
jet engines
موتور جت
jet engine
موتور جت
machinery
موتور
power head
سر موتور
motored
موتور
motors
موتور
motor-
موتور
flyer
پروانه موتور
motor launch
موتور لنج
three phase motor
موتور سه فاز
series wound motor
موتور سری
motor efficiency
بازده موتور
inverted engine
موتور وارون
turbojet
موتور توربوجت
diesel engine
موتور دیزل
fliers
پروانه موتور
automobile engine
موتور اتومبیل
three phase current motor
موتور سه فازه
run
کارکردن موتور
runs
کارکردن موتور
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
flyers
پروانه موتور
universal motor
موتور اونیورسال
universal motor
موتور یونیورسال
v tape engine
موتور خورجینی
v tape engine
موتور"وی " شکل
ion engine
موتور یونی
blast injection engine
موتور تزریق دم
three speed motor
موتور سه سرعته
shunt wound motor
موتور شنت
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
two phase motor
موتور دو فاز
single phase motor
موتور یک فازه
two stroke engine
موتور دو زمانه
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
servo motor
سروو- موتور
motor generator
موتور ژنراتور
starting motor
موتور استارت
differential motor
موتور تفاضلی
ionic propelsion
موتور یونی
revving
دور موتور
revved
دور موتور
revs
دور موتور
rev
دور موتور
split pole motor
موتور کمکی
powerhouse
موتور خانه
compound wound motor
موتور مرکب
motor output
توان موتور
motor casing
بدنه موتور
powerhouses
موتور خانه
motor bracket
پایه موتور
motor adapter
مقراتصال موتور
motorman
راننده موتور
squirrel cage motor
موتور قفسی
standard motor
موتور معمولی
motor transformer
مبدل موتور
steam engine
موتور بخار
carnot engine
موتور کارنو
synchronous motor
موتور همزمان
gliders
هواپیمای بی موتور
repulsion motor
موتور پولزیون
glider
هواپیمای بی موتور
diesel
موتور دیزل
built in engine
موتور تاسیسات
diesels
موتور دیزل
mechanic
تعمیرکار موتور
cut off
از کارانداختن موتور
bypass engine
موتور کنارگذر
canon engine
موتور Conon
capacitor motor
موتور خازنی
crankcase
پوسته موتور
carburetor engine
موتور کاربراتوردار
main motor
موتور اصلی
synchronous motor
موتور سنکرون
fuelled
سوخت موتور
engine power
قدرت موتور
petrol engine
موتور بنزینی
engine rating
توان موتور
engine seizure
گیرپاژ موتور
petrol motor
موتور بنزینی
engine with horizontally
موتور سیلندرروبرو
hydraulic motor
موتور هیدرولیکی
hydraulic engine
موتور ابی
ramrocket engine
موتور رم راکت
mixed cycle engine
موتور سرسرخ
hot bulb engine
موتور سرسرخ
engine performance
قدرت موتور
engine performance
توان موتور
fueled
سوخت موتور
fuel
سوخت موتور
engine
موتور اسباب
engine controls
کنترلهای موتور
engine dynamometer
ترمز موتور
asynchronous motor
موتور ناهمزمان
decks
سکوی موتور
decked
سکوی موتور
deck
سکوی موتور
engine mount
پایه موتور
engine mounting
تعلیق موتور
engine nacelle
گهواره موتور
engine oil
روغن موتور
motor oil
روغن موتور
hot bulb
سر سرخ موتور
horse power
توان موتور
polyphase motor
موتور چندفاز
aircraft engine
موتور هواپیما
flier
پروانه موتور
gasoline engine
موتور بنزینی
pilot motor
موتور کوچک
gas engine
موتور گازی
gas engine
موتور گازسوز
forced induction engine
موتور کمپرسور
supercharged engine
موتور کمپرسور
four cycle engine
موتور چهارزمانه
four stroke engin
موتور چهارزمانه
fractional h.p. motor
موتور کوچک
reciprocating engine
موتور پیستونی
piston engine
موتور پیستونی
heat engine
موتور حرارتی
aeromotor
موتور بادی
ramjet
موتور رام جت
apposed engine
موتور روبرو
fan motor
موتور بادبزن
radial motor
موتور ستارهای
radial motor
موتور شعاعی
lubricating oil
روغن موتور
racing car engine
موتور مسابقه
high speed engine
موتور پر دور
antiknock
روغن موتور
pulsejet
موتور جت ضربانی
prony motor
موتور کمکی
prony motor
موتور پرونی
print engine
موتور چاپ
fractional h.p. motor
موتور چنداسب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com