Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
true air speed
سرعت نسبی هواپیما
Search result with all words
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
Other Matches
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
relative velocity
سرعت نسبی
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
comparative ve
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
machmeter
سرعت سنج هواپیما
machine number
عدد سرعت هواپیما
accelerometer
سرعت نمای هواپیما
airspeed
سرعت هوایی هواپیما
air speed indicator
سرعت نمای هواپیما
airspeeds
سرعت هوایی هواپیما
mach wave
انتن سرعت سنج هواپیما
mach stem
انتن سرعت سنج هواپیما
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
cruising speed
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
fishtail
چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
mach front
میله انتن سرعت سنج هواپیما
acceleration error
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
impingement
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
airspeeds
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
zooms
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
zoomed
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
airspeed
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
zoom
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
gates
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
limiting velocity
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
compass acceleration error
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
homologate
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
relative code
کد نسبی
self relative
نسبی
proportional
نسبی
comparative
نسبی
respective
نسبی
relative
نسبی
proportional limit
حد نسبی
consanguineous
نسبی
relative humidity
نم نسبی
comparatives
نسبی
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
relationship by blood
قرابت نسبی
relationship by blood
خویشاوندی نسبی
relative income
درامد نسبی
relative importance
اهمیت نسبی
relationship by bood
قرابت نسبی
relative jurisdiction
صلاحیت نسبی
relative location
ترتیب نسبی
relative movement
حرکت نسبی
relative motion
حرکت نسبی
relative minimum
حداقل نسبی
relative minimum
می نیمم نسبی
relative maximum
حداکثر نسبی
relative maximum
ماکزیمم نسبی
relative majority
اکثریت نسبی
relative address
نشانی نسبی
relative address
آدرس نسبی
relative bearing
گرای نسبی
relative compaction
تراکم نسبی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
proportional liability partnership
شرکت نسبی
relative humidity
رطوبت نسبی
proportional tax
مالیات نسبی
relative error
خطای نسبی
relative harmonic content
مانده نسبی
relative bearing
جهت نسبی
relative density
دانسیته نسبی
blood relationship
قرابت نسبی
blood relationship
خویشاوندی نسبی
relative density
چگالی نسبی
persons related to another by parentage
اقارب نسبی
comparative advantage
مزیت نسبی
emissivity
تابش نسبی
specific gravities
چگالی نسبی
distortion factor
مانده نسبی
sib
منسوب نسبی
self relative address
نشانی نسبی
sanguinity
قرابت نسبی
consanguinity
قرابت نسبی
fractional error
خطای نسبی
whole blood
قرابت نسبی
proportional representation
انتخابات نسبی
relative
خودی نسبی
ipsative score
نمره نسبی
ipsative scale
مقیاس نسبی
relativity
فرضیه نسبی
specific gravity
چگالی نسبی
stranger in blood
غیر نسبی
relative frequency
بسامد نسبی
relativism
نسبی نگری
relativeness
نسبی بودن
relative precision
دقت نسبی
relative permitivity
گذردهی نسبی
relative prices
قیمتهای نسبی
relative permeability
نفوذپذیری نسبی
relative solubility
انحلالپذیری نسبی
relative nullity
بطلان نسبی
relative solvation
حلالپوشی نسبی
genealogical
نسبی شجرهای
relative wind
باد نسبی
persons related to another by descent
اقارب نسبی
relative viscosity
گرانروی نسبی
comparative advantage
برتری نسبی
comparative cover
پوشش نسبی
relative value
مقدار نسبی
relative term
لفظ نسبی
comparative costs
هزینههای نسبی
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
purchasing power parity
نرخ نسبی مبادله
employment rate
میزان نسبی اشتغال
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
of relative importance
دارای اهمیت نسبی
relative bearing
سمت نسبی ناو
relative value of pieces
ارزش نسبی سوارها
relative refractory period
دوره بی پاسخی نسبی
relative supersaturation
ابر سیری نسبی
strain
تغییر شکل نسبی
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
relativity of knowledge
نسبی بودن دانش
strain
افزایش طول نسبی
strains
تغییر شکل نسبی
strains
افزایش طول نسبی
sound level
شدت نسبی صوت
relative coding
برنامه نویس نسبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com