English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (15 milliseconds)
English Persian
contructive larcency سرقت اعتباری
Other Matches
steals به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal به سرقت بردن یا سرقت کردن
nominal اعتباری
unreliability بی اعتباری
relative اعتباری
discredit بی اعتباری
discredited بی اعتباری
discrediting بی اعتباری
discredits بی اعتباری
nullity بی اعتباری
credit system فروش اعتباری
credit tightness کمبود اعتباری
credit tightness انقباض اعتباری
f.currency پول اعتباری
disfavour بی اعتباری مغضوبیت
disfavor بی اعتباری مغضوبیت
credit system نظام اعتباری
credit money پول اعتباری
credit card کارت اعتباری
credit cards کارت اعتباری
discreditable شایسته بی اعتباری
constructive fraud کلاهبرداری اعتباری
credit facilities تسهیلات اعتباری
credit institution موسسه اعتباری
credit instrument اسناد اعتباری
credit instrument ابزار اعتباری
fiduciary currency پول اعتباری
fiduciary issue اسکناسهای اعتباری
disparagement توهین بی اعتباری
credit market بازار اعتباری
promissory notes اسناد اعتباری
promissory note اسناد اعتباری
reputed owner مالک اعتباری
credit account حساب اعتباری
prestige suggestion تلقین اعتباری
pepper corn rent اجاره اعتباری
A cash ( credit ) transaction . معامله نقدی ( اعتباری )
credits خرید وفروش اعتباری
crediting خرید وفروش اعتباری
credited خرید وفروش اعتباری
credit خرید وفروش اعتباری
credit note صورت وضعیت اعتباری
grant a credit اعتباری را اعطا کردن
credit notes صورت وضعیت اعتباری
fiat money پول رایج اعتباری
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
credit rationing جیره بندی اعتباری
credit rating رتبه بندی اعتباری مشتریان
Can I pay by credit card? آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
affrication سرقت
tpnd سرقت
dishonest removal of property سرقت
housebreaking سرقت
theft, pilferage, non delivery سرقت
thievery سرقت
thefts سرقت
stealing سرقت
theft سرقت
robbery سرقت
robberies سرقت
larceny سرقت
lifts سرقت کردن
attempted theft شروع به سرقت
attempted theft سرقت ناتمام
lifted سرقت ترقی
lifting سرقت کردن
commit theft سرقت کردن
lifting سرقت ترقی
lifted سرقت کردن
lift سرقت ترقی
open theft سرقت مشهود
prowls تکاپو سرقت
housebreak سرقت کردن
kleptomania جنون سرقت
grand larceny سرقت کبیره
grand larceny سرقت عظیم
banditry سرقت مسلح
aggravated theft سرقت مشدد
lifts سرقت ترقی
affricate سرقت کردن
lift سرقت کردن
duff سرقت گوسفند
prowling تکاپو سرقت
kleptomaniacs عاشق سرقت
heist دزدی سرقت
heists دزدی سرقت
stealer مرتکب سرقت
kleptomaniac عاشق سرقت
kidnapping سرقت و دزدیدن
prowled تکاپو سرقت
purlion سرقت کردن
prowl تکاپو سرقت
PCMCIA مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
pirated edition نسخه سرقت شده
pirate disc نسخه سرقت شده
pirate copy نسخه سرقت شده
grand larceny سرقت اموال پرقیمت
snaffle دزدیدن سرقت کردن
plagiarism سرقت تالیفات یا اختراعات
software piracy سرقت نرم افزاری
stick up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
hold-ups با اسلحه سرقت کردن
hold up با اسلحه سرقت کردن
stick-ups سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
burglarizing سرقت مسلحانه کردن
attempting to steal شروع کردن به سرقت
burglarizes سرقت مسلحانه کردن
burglarized سرقت مسلحانه کردن
expilation سرقت مقرون به ازار
kidnap ادم سرقت کردن
kidnapped ادم سرقت کردن
hold-up با اسلحه سرقت کردن
kidnaps ادم سرقت کردن
sacrilege سرقت ازاماکن مقدسه
burglarize سرقت مسلحانه کردن
robberies سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery سرقت مقرون به ازار یاتهدید
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyrides سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyride سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
The motor vehicle is covered by theft insurance. این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
waifs اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
grand larceny سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
nobble سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbled سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbles سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbling سرقت کردن سواستفاده کردن
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com