English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
Other Matches
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
twinned توام
geminate توام
gemel توام
twin توام
biparous توام زا
duad توام
joint توام
mixed توام
adnate توام
gemini توام
mixed graze توام زمین
integrated staff ستاد توام
integrated training اموزش توام
intergrowth رویش توام
deprived توام با محرومیت
integrating توام کردن
twain توام دوقلو
twin check مقابله توام
integrates توام کردن
reatrain عملکرد توام
mixed air توام هوا
accompany توام کردن
accompanies توام کردن
twin توام کردن
twin check بررسی توام
twinned توام کردن
integrate توام کردن
amalgamate توام کردن
accompanied توام کردن
amalgamated توام کردن
amalgamating توام کردن
amalgamates توام کردن
geminate توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate توام کردن
easeful توام باراحتی
rainsquall باران توام باتوفان
blizzard بادشدید توام بابرف
participant observation مشاهده توام با مشارکت
armstand dive شیرجه توام با بالانس
work relief استراحت توام با کار
hypocritical توام با تدلیس و تزویر
charge coupled device دستگاه توام با بار
conjugate درهم امیختن توام
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
effective faith ایمان توام باعمل
integrated defense پدافند هوایی توام
blizzards بادشدید توام بابرف
synergy کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether دوصفت راباهم توام کردن
synergism کار توام ودسته جمعی
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
adnate مربوط باعضاء تناسلی توام
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
androgyny وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
malicious prosecution پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
tinged with cnvy حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
rule of reason تفسیر قانونی توام با سوء نیت
pleuropneumonia ذات الجنب توام با سینه پهلو
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lessons درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
heists دزدی سرقت
heist دزدی سرقت
vaude نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
steals به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal به سرقت بردن یا سرقت کردن
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
theft and pilferage دزدی و دله دزدی
stealing سرقت
housebreaking سرقت
larceny سرقت
robbery سرقت
theft, pilferage, non delivery سرقت
dishonest removal of property سرقت
thievery سرقت
theft سرقت
thefts سرقت
tpnd سرقت
robberies سرقت
affrication سرقت
duff سرقت گوسفند
kleptomaniacs عاشق سرقت
commit theft سرقت کردن
kleptomania جنون سرقت
prowled تکاپو سرقت
contructive larcency سرقت اعتباری
prowling تکاپو سرقت
grand larceny سرقت کبیره
kleptomaniac عاشق سرقت
housebreak سرقت کردن
prowls تکاپو سرقت
prowl تکاپو سرقت
stealer مرتکب سرقت
affricate سرقت کردن
grand larceny سرقت عظیم
lifts سرقت ترقی
lifts سرقت کردن
lifting سرقت کردن
lifted سرقت ترقی
lifted سرقت کردن
lift سرقت ترقی
lift سرقت کردن
aggravated theft سرقت مشدد
purlion سرقت کردن
attempted theft سرقت ناتمام
open theft سرقت مشهود
attempted theft شروع به سرقت
banditry سرقت مسلح
kidnapping سرقت و دزدیدن
lifting سرقت ترقی
hold up با اسلحه سرقت کردن
attempting to steal شروع کردن به سرقت
hold-up با اسلحه سرقت کردن
pirate disc نسخه سرقت شده
plagiarism سرقت تالیفات یا اختراعات
pirate copy نسخه سرقت شده
pirated edition نسخه سرقت شده
expilation سرقت مقرون به ازار
sacrilege سرقت ازاماکن مقدسه
stick-up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
kidnap ادم سرقت کردن
kidnapped ادم سرقت کردن
stick-ups سرقت مسلحانه سربرافراشتن
burglarize سرقت مسلحانه کردن
burglarized سرقت مسلحانه کردن
burglarizes سرقت مسلحانه کردن
burglarizing سرقت مسلحانه کردن
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
software piracy سرقت نرم افزاری
kidnaps ادم سرقت کردن
hold-ups با اسلحه سرقت کردن
grand larceny سرقت اموال پرقیمت
snaffle دزدیدن سرقت کردن
robberies سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery سرقت مقرون به ازار یاتهدید
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyride سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyrides سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
spoliation دزدی
freebooting دزدی
brigandism دزدی
thieving دزدی
thievery دزدی
burglary دزدی
filching دزدی
filches دزدی
filch دزدی
nipped دزدی
nips دزدی
nip دزدی
lifting دزدی
theft دزدی
larceny دزدی
thefts دزدی
embezzlement دزدی
lift دزدی
abstractions دزدی
robberies دزدی
lifted دزدی
abstraction دزدی
filched دزدی
burglaries دزدی
robbery دزدی
lifts دزدی
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
plagiary دزدی ادبی
piracy دزدی ادبی
piracy دزدی دریائی
pilferage دله دزدی
pickery دله دزدی
thievishness خوی دزدی
burgle شب دزدی کردن
Shanghai ادم دزدی
theft, pilferage, non delivery دله دزدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com