English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
consumer capital سرمایه مصرفی
Other Matches
sumptuary law قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property کالای مصرفی اماد مصرفی
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maximal oxygen consumption حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
financier سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
disutility بی مصرفی
disposability مصرفی
inputted مصرفی
needlessness بی مصرفی
input مصرفی
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
consumer goods کالای مصرفی
consumer goods اشیاء مصرفی
expendable items اقلام مصرفی
commodity کالای مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
consumable ماده مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
consumer industries صنایع مصرفی
consumption credit اعتبار مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
autoconsumption خود مصرفی
expendable supplies کالاهای مصرفی
consumables کالاهای مصرفی
commodities کالای مصرفی
consumable stock موجودی مصرفی
coloring agent رنگ مصرفی
consumption diseconomies زیانهای مصرفی
affluent society جامعه مصرفی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
consumption goods کالاهای مصرفی
nonexpendable غیر مصرفی
consumption lending وام مصرفی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
commodity command یکان امادکالاهای مصرفی
maxvo بیشینه اکسیژن مصرفی
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
commodity market بازار کالای مصرفی
bar stock ماده اولیه مصرفی
exposure dose مقدار دوز مصرفی
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
There is no market for it in Iran . درایران مصرفی ندارد
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
maxvo حداکثر اکسیژن مصرفی
expendable items اقلام مصرفی شدنی
consumption economies صرفه جوئیهای مصرفی
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
name کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
make up feed اب مصرفی دیگ بخار ناو
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
conspicuious consumption مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
real balance effect اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
algorithms قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
transubstantiation اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
auto توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
unit mill سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
funded سرمایه
capital intensive سرمایه بر
fund سرمایه
asset سرمایه
equity سرمایه
turn over سرمایه
equities سرمایه
capital سرمایه
capital fund وجوه سرمایه
capitalization سرمایه گذاری
capital market بازار سرمایه
capital inflow ورود سرمایه
capital loss زیان سرمایه
capital liability بدهی سرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
capital intensive سرمایه طلب
capital intensive technique فن تولید سرمایه بر
capital in cash سرمایه نقدی
capital movement حرکت سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
out flow of capital خروج سرمایه
circulating capital سرمایه در گردش
capital turnover گردش سرمایه
consolidated fund سرمایه ذخیره
capital value ارزش سرمایه
capitalization سرمایه سازی
cash capital سرمایه نقدی
circulation capital سرمایه در گردش
capital transfers انتقالات سرمایه
capital theory نظریه سرمایه
capital tax مالیات بر سرمایه
capital paid in ذخیره سرمایه
capital requirement نیاز سرمایه
capital reserve ذخیره سرمایه
capital reserve اندوخته سرمایه
capital stock موجودی سرمایه
capital stock حجم سرمایه
capital structure ساخت سرمایه
capital structure بنیان سرمایه
circulating capital سرمایه در جریان
widening of capital گسترش سرمایه
usance سود سرمایه
unfunded بدون سرمایه
transfer of capital انتقال سرمایه
social capital سرمایه اجتماعی
return on capital بازدهی سرمایه
return of capital بازده سرمایه
reserve fund سرمایه احتیاطی
replacement capital سرمایه جانشینی
replacement capital سرمایه جایگزینی
real capital سرمایه واقعی
working asset سرمایه کار
working capacity سرمایه جاری
yield of capital بازده سرمایه
quantity of capital مقدار سرمایه
physical capital سرمایه غیرپولی
fluid capital سرمایه سیال
floating capital سرمایه متحرک
flight of capital مهاجرت سرمایه
flight of capital فرار سرمایه
fixed property سرمایه ثابت
fixed capital سرمایه ثابت
financial capital سرمایه مالی
equity investment مشارکت در سرمایه
disinvestment کاهش سرمایه
disinvestment اتلاف سرمایه
money capital سرمایه پولی
fluid capital سرمایه متحرک
human capital سرمایه انسانی
initial capital سرمایه اولیه
physical capital سرمایه فیزیکی
trading capital سرمایه در گردش
operating capital سرمایه در گردش
nominal capital سرمایه اسمی
national capital سرمایه ملی
mobility of capital تحرک سرمایه
liquid capital سرمایه راکد
liquid capital سرمایه نقدی
joint stock سرمایه مشترک
intellectual capital سرمایه فکری
opening capital سرمایه اولیه
constant capital سرمایه ثابت
capitalist سرمایه گرای
accumulation of capital انباشت سرمایه
accumulation of capital تراکم سرمایه
accumulated capital سرمایه متراکم
trust fund سرمایه امانی
financed سرمایه گذاری
stock سهام سرمایه
investing سرمایه گذاشتن
stocked سهام سرمایه
finances سرمایه گذاری
tycoons سرمایه گذارمهم
an idel capital سرمایه بیکار
capitalists سرمایه دار
capitalists سرمایه گرای
invests سرمایه گذاری
tycoon سرمایه گذارمهم
anti capitalist ضد سرمایه داری
investing سرمایه گذاری
invested سرمایه گذاری
invest سرمایه گذاشتن
invest سرمایه گذاری
fund موجودی سرمایه
enterprise سرمایه گذاری
enterprises سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
funded موجودی سرمایه
investment سرمایه گذاری
capitalism سرمایه داری
financing سرمایه گذاری
invested سرمایه گذاشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com