Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
editorialised
سرمقاله نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
editorializing
سرمقاله نوشتن
Other Matches
editorial
سرمقاله
editorials
سرمقاله
leading articles
سرمقاله
leading article
سرمقاله
learding a
سرمقاله
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
copyreader
سرمقاله نویس
editorially
بشکل سرمقاله
editorialist
سرمقاله نویس
front-page
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
headliner
نویسنده سرمقاله روزنامه
front page
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
indite
نوشتن
penned
نوشتن
pen
نوشتن
penning
نوشتن
to reduce to writing
نوشتن
inscribe
نوشتن
writes
نوشتن
pt down
نوشتن
pens
نوشتن
set down
نوشتن
inscribed
نوشتن
inscribing
نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
to put down
نوشتن
inscribes
نوشتن
scribbles
بد نوشتن
superscrible
نوشتن
scribbled
بد نوشتن
scribbling
بد نوشتن
to set down
نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
scrawl
بد نوشتن
scrawled
بد نوشتن
write head
هد نوشتن
scrawling
بد نوشتن
write
نوشتن
scrawls
بد نوشتن
scribble
بد نوشتن
prefacing
دیباچه نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
annotate
تفسیر نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
annotated
تفسیر نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
prefaced
دیباچه نوشتن
table
در فهرست نوشتن
enlists
درفهرست نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
enlisting
درفهرست نوشتن
enlist
درفهرست نوشتن
preamble
مقدمه نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
note
نت موسیقی نوشتن
preambles
مقدمه نوشتن
preface
دیباچه نوشتن
tabling
در فهرست نوشتن
tables
در فهرست نوشتن
tabled
در فهرست نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
rewrites
باز نوشتن
prose
نثر نوشتن
prefaces
دیباچه نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
scribbling
باشتاب نوشتن
write-off
زود نوشتن
write-offs
زود نوشتن
commentate
تقریظ نوشتن
commentated
تقریظ نوشتن
write off
زود نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
itemizing
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
write-up
به تفصیل نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
commentates
تقریظ نوشتن
commentating
تقریظ نوشتن
autograph
دستخط نوشتن
rewriting
باز نوشتن
rewritten
دوباره نوشتن
rewritten
باز نوشتن
rewrote
دوباره نوشتن
rewrote
باز نوشتن
pens
خامه نوشتن
penning
خامه نوشتن
penned
خامه نوشتن
rewriting
دوباره نوشتن
rewrites
دوباره نوشتن
rewrite
باز نوشتن
autographed
دستخط نوشتن
autographing
دستخط نوشتن
autographs
دستخط نوشتن
circumscribe
نوشتن در دور
circumscribed
نوشتن در دور
circumscribes
نوشتن در دور
circumscribing
نوشتن در دور
rewrite
دوباره نوشتن
pen
خامه نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
scribble
باشتاب نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
poetize
شعر نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
overwrite
جای نوشتن
overwrite
زیاد نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
over write
جای نوشتن
miswrite
اشتباه نوشتن
scribbled
باشتاب نوشتن
scribbles
باشتاب نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
programs
برنامه نوشتن
to dip ones pen in gall
سخت نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
invoice
فاکتور نوشتن
write head
نوک نوشتن
program
برنامه نوشتن
list
در فهرست نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
invoiced
فاکتور نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
graphic
وابسته به فن نوشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
double space
یک خط درمیان نوشتن
demythologize
تفسیر نوشتن
scroll
کتیبه نوشتن
invoicing
فاکتور نوشتن
allegorize
تمثیل نوشتن
invoices
فاکتور نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
annotating
یادداشت نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
annotates
تفسیر نوشتن
engross
درشت نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
jots
با شتاب نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
to write up a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
write inhibit ring
حلقه ممانعت از نوشتن
paeans
پیروزی نامه نوشتن
type
با ماشین تحریر نوشتن
types
با ماشین تحریر نوشتن
dyslexic
ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
typed
با ماشین تحریر نوشتن
write protect ring
حلقه حفافت از نوشتن
paean
پیروزی نامه نوشتن
to do a test
امتحان کتبی نوشتن
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to write an exam
امتحان کتبی نوشتن
to make out a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
misspell
بااملای غلط نوشتن
misspelled
بااملای غلط نوشتن
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
misspells
بااملای غلط نوشتن
misspelt
بااملای غلط نوشتن
to draw up a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
send away for something
<idiom>
تقاضا نامه نوشتن
typewrite
باماشین تحریر نوشتن
type write
با ماشین تحریر نوشتن
protocol
مقاوله نامه نوشتن
italiacize
با حروف خوابیده نوشتن
overwrite
روی چیزی نوشتن
overwrite
بالای محلی نوشتن
duplicating
المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicates
المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicate
المثنی نوشتن یابرداشتن
rewrote
نوشتن مجدد چیزی
prosify
بطورکسل کننده نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com