Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
information service
سرویس اطلاعاتی
Search result with all words
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
Other Matches
counterintelligence survey
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
let
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
letting
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
agents
عامل اطلاعاتی
information system
سیستم اطلاعاتی
bulletins
نشریه اطلاعاتی
bulletin
نشریه اطلاعاتی
data banks
بانک اطلاعاتی
data bank
بانک اطلاعاتی
intelligence annex
پیوست اطلاعاتی
intelligence cycle
مدار اطلاعاتی
knowledge work
کار اطلاعاتی
knowledge industries
صنایع اطلاعاتی
agent
عامل اطلاعاتی
intelligence summary
خلاصه اطلاعاتی
information service
خدمت اطلاعاتی
information routing
مسیریابی اطلاعاتی
information bits
بیتهای اطلاعاتی
information networks
شبکههای اطلاعاتی
information banks
بانکهای اطلاعاتی
agent net
شبکه اطلاعاتی
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
automated intelligence file
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
in on
<idiom>
اطلاعاتی داشتن درمورد
double agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents
عامل اطلاعاتی دو جانبه
periodic intelligence report
گزارش نوبهای اطلاعاتی
intelligence summary
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
help desk
میز کمک
[اطلاعاتی]
helpdesk
میز کمک
[اطلاعاتی]
association in information systems
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
officers call
نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
have something on someone
<idiom>
اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
irm
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
inside information
اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
shirt-tail
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
compuserve
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
cirvis
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
ip
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
header
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
status
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
headers
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
revealed
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
masters
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
master
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
serviced
سرویس
in-
خط سرویس
in
خط سرویس
centermark
خط سرویس
medical response dog
سگ سرویس
service dog
سگ سرویس
service
سرویس
after sales service
سرویس
service line
خط سرویس
assistance dog
سگ سرویس
devices
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
providers
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
approved data
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
device
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
provider
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
american twist
سرویس چرخشی
air line
سرویس هوایی
service
بنگاه سرویس
aditional service
سرویس اضافی
half court
زمین سرویس
serviced
بنگاه سرویس
backcourt
پشت خط سرویس
after sales service
سرویس خدماتی
hand out
خطای سرویس
letting
سرویس خطا
service
سرویس کردن
lets
سرویس خطا
serviced
سرویس کردن
let
سرویس خطا
telephone service
سرویس تلفن
lubritorium
چاله سرویس
cannon balls
سرویس چکشی
cannon ball
سرویس چکشی
service area
منطقه سرویس
underhand service
سرویس ساده
truckline
سرویس باربری
windmill service
سرویس چکشی
service over
خطای سرویس
service stairs
پلکان سرویس
ace
امتیاز سرویس
side out
خطای سرویس
service echelon
ردههای سرویس
short service line
خط سرویس کوتاه
aces
امتیاز سرویس
kick serve
سرویس پیچشی
cooking set
سرویس پخت و پز
sevice kick
ضربه سرویس
CD
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
headers
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
side out
خراب کردن سرویس
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
left court
زمین سرویس سمت چپ
hook service
سرویس برگردان والیبال
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
service ace
امتیاز سرویس تنیس
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
hand in
سمت زمین سرویس
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
out of hand serve
سرویس پایین دست
service court
محل فرود سرویس
odd court
زمین سرویس سمت چپ
railroad service
سرویس راه اهن
tea sets
سرویس چای خوری
out-
نوبت سرویس اسکواش
out-
دریافت کننده سرویس
servicing
سرویس کردن خودروها
out
نوبت سرویس اسکواش
out
دریافت کننده سرویس
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
tea set
سرویس چای خوری
tea services
سرویس چای خوری
tea service
سرویس چای خوری
outed
نوبت سرویس اسکواش
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
change of service
تعویض سرویس والیبال
outed
دریافت کننده سرویس
in side
سمت سرویس زمین
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
Service Included
سرویس حساب شده است.
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
right court
زمین سرویس سمت راست
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
service court
محل فرود سرویس اسکواش
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
requests
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
burned
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF
فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com